تولد عیسی مسیح

تولد عیسی مسیح

تولد عیسی مسیح

واقعه تولد عیسی مسیح به این شرح است : مریم ، مادر عیسی که در عقد یوسف بود ، قبل از ازدواج با او ، بـوسیله روح القـدس آبسـتـن شـد . یوسف که سخت پایبند اصول اخلاق بود ، بر آن شد که نامزدی خود را بهم بزند ، اما در نظر داشت این کار را در خفا انجام دهد تا مبادا مریم بی آبرو شود . او غرق در اینگونه افکار بود که بخواب رفت . در خواب فرشته ای را دید که به او گفت : « یوسف پسر داود ، از ازدواج با مریم نگران نباش . کودکی که در رحم اوست ، از روح القـدس است . او پسـری خواهد زایید ، و تو نام او را عیسی ( یعنی نجات دهنده ) خواهی نهاد ، چون او قوم خود را از گناهانشان خواهـد رهـانید . » و ایـن هـمان پیغامی است که خداوند قرنها قبل به زبان نبی خود « اشعیا » فرموده بود : « بنگرید ! دختری باکره آبستن خواهد شد و پسری بدنیا خواهد آورد ، و او را عمانوئیل خواهند نامید . » ( عمانوئیل بزبان عبری به معنی « خـدا بـا مـا » است . ) چون یوسف بیدار شد ، طبق دستور فرشته عمل کرد و مریم را به خانه اش آورد تا همسر او باشد ؛ اما با او همبستر نشد تا وقتی که او پسرش را بدنیا آورد ؛ و یوسف او را « عیسی » نام نهاد .

ستاره شناسان در جستجوی عیسی

عیسی در زمان سلطنت « هیرودیس » ، در شهر « بیت لحم » یهودیه بدنیا آمد .

در آن هنگام چند مجوس ستاره شناس از مشرق زمین به اورشلیم آمده ، پرسیدند : « کجاست آن کودکی که باید پادشاه یهود گردد ؟ ما ستاره او را در سرزمینهای دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم . »

تولد عیسی مسیح

وقتی این مطلب بـه گوش هیرودیس پادشاه رسید ، سخت پریشان شد . تمام مردم اورشلیم نیز از ماجرا آگاهی یافتند . او تمام علمای مذهبی قوم یهود را فراخواند و از ایشان پرسید :

« طبق پیشگویی پیامبران ، مسیح در کجا باید بدنیا آید ؟ »

ایشان پاسخ دادند : « باید در بیت لحم متولد شود زیرا میکای نبی چنین پیشگویی کرده است : ای بیت لحم ، ای شهر کوچک ، تو در یهودیه دهکده ای بی ارزش نیستی ، زیرا از تو پیشوایی ظهور خواهد کرد که قوم بنی اسرائیل را رهبری خـواهـد نمود .

آنگاه هیرودیس پیام محرمانه ای برای مجوسیان ستاره شناس فرستاد و از ایشان خواست تا به ملاقات او بیایند و به او اطلاع دهند که اولین بار ستاره را در چه زمانی دیده اند . ” پس به ایشان گفت : « به بیت لحم بروید و به دقت به جستجوی آن طفل بپردازید . آنگاه نزد من بازگشته ، به من خبر دهید تا من نیز بروم و او را بپرستم .

پس از این . گفت و گو ، ستاره شناسان به راه خود ادامه دادند . ناگهان ستاره را دیدند که در پیشاپیش آنان حرکت می کند ، تا به بیت لحم رسیده ، بالای جایی که کودک در آنجا بود ایستاد ، ستاره شناسان از شادی در پوست نمی گنجیدند .

تولد عیسی مسیح

وقتی وارد خانه ای شدند که کودک و مادرش مریم در آن بودند ، پیشانی بر خاک نهاده ، کودک را پرستش کردند . سپس هدایای خود را گشودند و طلا و عطر و مواد خوشبو به او تقدیم کردند . ” اما در راه بازگشت به وطن ، از راه اورشلیم مراجعت نکردند تا به هیرودیس گزارش بدهند ، زیرا خداوند در خواب به آنها فرموده بود که از راه دیگری به وطن باز گردند .

فرار به مصر

پس از رفتن ستاره شناسان ، فرشته خداوند در خواب بر یوسف ظاهر شد و گفت : « برخیز و کودک و مادرش را برداشته ، به مصر فرار کن ، و همانجا بمان تا تو را خبر دهم ؛ زیرا هیرودیس پادشاه می خواهـد کودک را به قتل برساند . » یوسف همان شب مریم و کودک را برداشت و بسوی مصر رفت ، و تا زمان مرگ هیرودیس در آنجا ماند . یکی از انبیاء قرنها پیش درباره این موضوع پیشگویی کرده و گفته بود : « پسر خود را از مصر فرا خواندم . »

اما وقتی هیرودیس متوجه شد که ستاره شناسان از دستور او سرپیچی کرده اند ، بسیار خشمگین شد و سربازانی به بیت لحم فرستاد تا تمام کودکان دو ساله و کمتر راکه در آن شهر و در تمام حومه آن بودند قتل عام کنند ، زیرا طبق گفته ستاره شناسان ، ستاره دو سال پیش از آن ظاهر شـده بـود .این رفتار بی رحمانه هیرودیس را قبلا ارمیای نبی چنین پیشگویی کرده بود :

« صدای گریه و ماتم از رامه به گوش می رسد . راحیل بـرای فرزندانش می گرید و آرام نمی گیرد ، چون فرزندانش مرده اند . »

بازگشت از مصر

پس از مـرگ هیرودیس ، در مـصـر فرشته خداوند در خواب بر یوسف ظاهر شد و به او گفت : « برخیز و کودک و مادرش را بردار و به سرزمین اسرائیل بازگرد ، چون کسی که قصد قـتـل کـودک را داشت ، خودش مرده است . »

پس یوسف بی درنگ با کودک و مادرش به اسرائیل بازگشت . اما در راه ، وقتی شنید که پسر هیرودیس ، « آرکلائوس » ، جانشین پدرش شده و در هودیه سلطنت می کند ، ترسید . باز در عالم خواب به او وحی رسید که به یهودیه نرود . پس او به ایالت جلیل رفت و در شهر ناصره ساکن شد . باز در اینجا پیشگویی انبیا جامه عمل پوشید که : « او ناصری خوانده خواهد شد . »

متی : ۱۸ _ ۲۳

دانلود کتاب مقدس

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp