آمادگی برای پرستش
یکی از ویژگی های بارز پرستش در کتاب مقدس آن است که قوم با حالتی که می توان آن را ” انتظار مقدس ” نامید گرد می آمدند . آنان واقعاً ایمان داشتند که صدای خدا را خواهند شنید . وقتی موسى وارد خیمه اجتماع می شد ، می دانست که وارد حضور خدا می شود . همین امر در مورد کلیسای اولیه نیز صادق بود . وقتی مکان تجمع شان با قوت خدا به لرزه آمد ، هیچ یک شگفت زده نشدند ، زیرا پیشتر نیز اتفاق افتاده بود ( اعمال ۳۱ : ۴۰۲ : ۲ ) . وقتی به واسطه کلام خدا برخی مردند و برخی دیگر از مردگان برخاستند ، مردم دریافتند که خدا در میان ایشان است ( اعمال ۱ : ۵-۱۱ ؛ ۴۳-۳۶ : ۹ ؛ ۷ : ۲۰-۱۰ ) . وقتـی ایمانداران صدر مسیحیت دور هم جمع می شدند ، عمیقاً آگاه بودند که پرده محراب دو نیم گشته ، و آنان اکنون مثل موسی و هارون به قدس الاقداس داخل می شوند . دیگر به هیچ واسطه ای نیاز نبود . آنان به حضـور مهیب ، پرجلال و پرفیض خــدای زنده وارد می شـدند . آنها با انتظار گرد می آمدند و می دانستند که مسیح در میانشان حاضر است تا بدیشان تعلیم دهد و با قدرت زنده خویش لمس شان نماید . ما چگونه باید این انتظار مقدس را در خـود پرورش دهیم ؟ انتظار مقدس زمانی آغاز می شود که ما در دل وارد جلال حضور خدا می شویم . در حالی که زندگی روزمره خود را پیش می گیریم ، از درون لبریز پرستش و نیایشیم . کار می کنیم ، بازی می کنیم ، غذا می خوریم و می خوابیم ، حال آنکه گوش مان به صدای اســـــتاد است . نوشته های فرانک لوباک از این حس زیستن زیر سایه قادر مطلق مملوند . « بزرگترین معجزه امروز این بود که وقتی کار می کردم دریافتم تو بهترینی … شکرت می کنم که عادت مصاحبت دائم با تو هر روز برایم آسان تر می شود . من واقعاً ایمان دارم که تمام افکار می توانند مصاحبت با تو باشند . »
آمادگی برای پرستش
برادر لارنس به همین واقعیت اذعان داشـت . او چون حضور خدا را در آشپزخانه تجربه کرده بود ، می دانست که در آیین عشای ربانی هم می تواند خدا را ملاقات کند . او می نویسد : « اصلا نمی توانم تصور کنم که اشخاص مذهبی چطور می توانند بـدون تجربه کردن حضور خدا ، احساس رضایت کنند . »
من با الهام گرفتن از برادر لارنس و فرانک لوباک یک سال تمام را به الهام پذیرفتن از تعالیم زنده استادم عیسای مسیح ، اختصاص دادم . تصمیم گرفتــم واژگان او را بیاموزم : آیا او از طریـق آواز پرندگان ، و یا چهره فردی دردمند با من سخن می گوید ؟ اجازه دادم از طریق هر عملی با من سخن بگوید : از طریق انگشتانم که با آنها می نویسم ، صدایی که با آن سخن می گویم … اشتیاقم این بود که با هر نفسم زمزمه های نیایش ، شکرگزاری و تسبیح را ترنم کنم . اغلب ، ساعتها و حتی روزها ناکام می ماندم . ولی هر بار مجدداً کار را از سر می گرفتم و دوباره سعی می کردم . آن سـال موجد چیزهای بسیاری در من بود ، و از جمله ، افزایش حس انتظارم در پرستش گروهی . در طول هفته خدا به دهها طریق مختلف با من سخن می گفت ، پس یقیناً در روز یکشنبه نیز حتماً سخن می گفت . به علاوه ، کم کم می آموختم در بطن همهمه و قیل و قال زندگی نیز صدای او را تشخیص دهم .
آمادگی برای پرستش
هرگاه بیش از یکی دو نفر با انتظار مقدس برای پرستش گروهی جمع شوند جو تغییر می کند . اشخاصی که شتابزده و مغشوش داخل می شوند ، به سرعت جذب حس حضور آرام خدا می شوند . دلها و افکار برافراشته می شود . فضا لبریز از انتظار می گردد .
این فرصتی عملی برای به انجام رساندن ایده مزبور است . در طول هفته همچون یکی از وارثین پادشاهی خـــدا زندگی کنید ، به صدایش گوش فرا دهید و از کلامش اطاعت کنید . از آنجا که طی هفته صدایش را شنیده اید ، می دانید که در پرستش جمعی نیز صدایش را خواهید شنید . ده دقیقه زودتر از بقیه وارد جلسـه شوید . قلب تان را با ستایش به سوی پادشاه جلال برافرازید ، در عظمت ، جلال و مهربانی او ، آنگونه که در عیسای مسیح مکشوف شده ، تفکر کنید . رویای بی نظیر اشعیا را مجسم کنید که در آن خداوند را « بر کرسی بلند و عالی » نشسته دید ، و یا مکاشفه عظیم یوحنا را که در آن مسیح را با « چشمانی چون آتش مشتعل » و صدایی « مثل غرش سیلابهای خروشان » دید و شنید ( اشعیا ۶ ؛ مکاشفه ۱ ) . دعا کنید تا حضور واقعی خدا متجلی شود .
سپس ، شـــــبان و رهبران گروه پرستش را در دعا به پیشگاه مسیح بلند کنید . تجســم کنید که جلال حضور خدا با درخشش خود ، آنان را فرو گرفته است . دعا کنید تا از درون آزاد شوند و حقیقت را با دلیری ، و به قوت خداوند بیان کنند .
آمادگی برای پرستش
وقتی مردم وارد می شوند ، به دور و بر خـود نگاهی بیندازید و اگر کسی را نیازمند دیدید برایش دعای شفاعتی کنید . چنین افرادی اغلب غمگین اند و شانه هاشـان افتاده اسـت . آنان را به نـور پرجلال حضور خدا برافرازید . تجســم کنید که بار از شانه هاشان پایین غلتیده است . در طول جلسـه آنان را از خاطر دور نکنید . اگر در هر جماعت تنها چند نفر اینچنین کنند ، آن وقت همگان پرستشی بس ژرف را تجربه خواهند کرد . ویژگی حیاتی دیگر کلیسای اولیه گردآمدنشان برای پرستش بود . در وهله اول ایشان گرد هم می آمدند تا یکدیگر را ملاقات کنند ، و سپس در یگانگی روح ، گامی فراسوی فردگرایی بردارند .
ایمان مسیحی بر خلاف مذاهب شـرقی تأکید شدیدی بر پرستش جمعی دارد . به کلیسای اولیه توصیه شده بود که حتی تحت خطرناک ترین شرایط از جمع شــدن با یکدیگر غافل نشــوند ( عبرانیان ۲۵:۱۰ ) . در رسالات به کرات از جماعت ایمانداران به عنوان ” بدن مسیح ” یاد شده است . چنانکه حیات بشر بدون سر ، دست و پا غیر قابل تصور است ، برای مسیحیان نیز جدا زیستن از هم ، غیرقابل تصور است . مارتین لوتر بر این واقعیت گواهی می دهد که « در خانه چیزی نیست که در وجودم شور و گرما بیافریند ، ولی در کلیسا ، زمانی که جماعت گرد هم آمده اند ، در دلم آتشی افروخته می شود که راه خود را می گشاید . »
آمادگی برای پرستش
به علاوه ، وقتی قوم خدا همدیگر را ملاقات می کنند ، « گرد هم آمدن » مفهوم هم فکر شدن و هم رأی شـدن می یابد ( فیلیپیان ۲ : ۲ ) . توماس کلی می گوید : « حضور احیاءکننده خدا ما را فرو می گیرد ، بخش هایی خلوت و شخصی از زندگی فردی ما را در هم می شکند ، و روح مان را با قدرت و حیاتی مافوق شخصی می آمیزد . حضوری ملموس و پویا وجودمان را در برمی گیرد ، جانمان را خوراک می دهد ، شادمانه سخن می گوید ، آرامشی وصف ناپذیر نصیب مان می سازد ، و ما را به اعماقی فرو می برد که پیشتر برای مـان به خواب رفتن می ماند . » در پرستش جمعی ، چیزهایی اتفاق می افتد که در تنهایی هرگز روی نمی دهد . این فقط به روان شناسی جمع مربوط نمی شـود ، بلکه ناشی از مداخله الاهی است . این همان چیزی است که نویسندگان کتاب مقدس آن را مشارکت عمیق درونی به قوت روح می نامند .
این تجربه بسیار فراتر از داشتن روحیه گروهی است ، و هرگز به تشابه فردی یا حتی داشتن اطلاعاتی از زندگی یکدیگر بستگی ندارد . کم کم یخهای جدایی ذوب می شوند . به قوت روح القدس « در حسـی از یگانگی ، و حضوری وصف ناپذیر غوطه ور می شـویم که در آرامش و کششی درونی ، در بطن حیاتی عظیم تر ، ما را فرو می گیرد . » در مقایسه با چنین مشارکت عمیق و زنده ای ، پرستش از طریق وسائل ارتباط جمعی بسیار بی روح و سرد است .
برگرفته از کتاب انضباط روحانی