الوهیت عیسی مسیح

الوهیت عیسی مسیح

الوهیت عیسی مسیح

پسر خدا است

بنا به رأی نامدار ترین مورخ و پژوهشگر عهد جدید ، مارتین هنگل استاد سابق دانشگاه توبینگن آلمان ، قدمت اعتقاد به الوهیت عیسی به کمتر از ده سال پس از مصلوب شدن او باز می گردد . پژوهشهای گسترده لرى هرتادو ، یکی از سرشناس ترین مسیح شناسان معاصر ، که ریاست بخش پژوهشهای عهد جدید دانشگاه ادینبورگ را بر عهده دارد ، این نظر را تأیید می کند . پژوهشهای اخیر ، بر ادعای پژوهشگران رادیکال قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم خط بطلان کشید .

بنا بر دیدگاه رادیکال ، اعتقاد به الوهیت عیسی تنها در اواخر قرن اول میلادی و تنها پس از رشد مسیحیت در میان ملل بت پرست به ظهور رسید و نتیجه فرآیند اسطوره سازی از شخصیت عیسی تحت تأثیر اندیشه های چند خداباورانه یونانی – رومی بود . ولی پژوهشهای سه دهه اخیر ، بسیاری از صاحب نظران را به اخذ این نتیجه رهنمون شده است که اعتقاد به خداوندی عیسی و پرستش او به عنوان پسر خدا ، در میان یهودیان یکتاپرست و در همان سالهای نخستین تولد کلیسا به ظهور رسید ، زمانی که نه فرصت کافی برای شکل گیری اسطوره وجود داشت و نه زمینه فرهنگی و دینی مناسب آن .

در این صورت ، چرا و چگونه پیروان یکتا پرست عیسی به این نتیجه رسیدند که عیسی خدا است یا پسر اوست ، و بیانات عهد جدید درباره الوهیت عیسی تا چه اندازه صراحت دارد ؟ بحث کافی درباره این موضوع به کتابی مستقل نیازمند است . در اینجا صرفا به ترسیم خطوط اصلی بحث بسنده می کنیم ، نخست باید خاطرنشان ساخت که اعتقاد به الوهیت عیسی نتیجه تأمل بر خصوصیاتی چند از شخصیت ، زندگی و قدرت اوست .

برخی از این خصوصیات را نمی توان به تنهایی و جدا از یکدیگر به عنوان دلیلی انکارناپذیر بر الوهیت عیسی به شمار آورد ، ولی چون با هم نگریسته شوند انسان را به این حقیقت رهنمون می گردند . ما در ارائه شواهد زیر ، در درجه اول به اناجیل هم نظر ( متی ، مرقس و لوقا ) استناد می کنیم و از انجیل یوحنا فقط برای تکمیل و تحکیم شواهد بهره می جویم تا نشان دهیم که بر خلاف ادعای برخی ، شواهد الوهیت مسیح به هیچ وجه به انجیل یوحنا محدود نیست .

الوهیت عیسی مسیح

خطاب ابا

آنچه بیش از هر چیز به ظهور اعتقاد به الوهیت عیسی انجامید رابطه بسیار نزدیک و صمیمانه او با خدا بود . این رابطه صمیمانه به تکان دهنده ترین شکل در واژه ” آب ” که عیسی آن را در خطاب به خدا در دعا به کار می برد ، به چشم می خورد . ” آبا ” واژه ای بود آرامی که فرزندان چه در کودکی و چه در بزرگسالی ، آن را در خطاب صمیمانه به پدر خود به کار می بردند . معادل این واژه در فارسی همان کلمه ” بابا ” است . انجیل پژوهان اتفاق نظر دارند که عیسی همیشه خدا را آبا می خواند ، حتی در مواردی که انجیل نگاران ، آن را در یونانی ” پدر ” ترجمه کرده اند .

به کار بردن واژه ” ابا ” در خطاب به خدا ، در میان یهودیان کاملا بی سابقه و منحصر به فرد بود . هر چند همان گونه که دیدیم مفهوم خدا به عنوان پدر در میان یهودیان شناخته شده بود ولی در تمام ادبیات دینی یهود موردی یافت نشده است که در آن کسی واژه بسیار صمیمانه ” ابا ” را در خطاب به خدا به کار برده باشد . عهد عتیق و یهودیت زمان مسیح آنقدر بر تعالی و قدوسیت مطلق خدا تأکید داشت که مقدس ترین انبیا و برجسته ترین مردان خدا نیز هرگز این جرأت و جسارت را به خود نمی دادند که خدا را ” بابا ” خطاب کنند . در چنین فرهنگی ، آبا خواندن خدا توسط عیسی بسیار تکان دهنده و چشمگیر بود . او خود را که می دانست که به خود این جسارت را می داد که خدای خالق آسمان و زمین را ” بابا ” بخواند ؟

عیسی نه تنها خودش خدا را ” بابا ” صدا می کرد ، بلکه به شاگردان و همه کسانی نیز که به او ایمان می آوردند این امتیاز را می بخشید که چنین کنند . ولی نکته بسیار جالب آن است که او بین رابطه خود با خدا و رابطه شاگردان با خدا تمایز قائل می شد . او در دعا به پدر هرگز خود را در جرگه شاگردان قرار نمی داد و همراه آنها خدا را ” پدر ما ” خطاب نمی کرد ، تنها جایی که عیسی عبارت ” پدر ما ” را بر زبان راند ، در دعای ربانی است . در این مورد نیز ، او صرفا میخواهد به شاگردان خود بیاموزد که خدا را ” پدر ما ” خطاب کنند ، ولی هرگز خودش خدا را ” پدر ما ” نمی خواند .

الوهیت عیسی مسیح

او بارها عبارت ” پدر من ” و یا ” پدر شما را در سخن گفتن از خدا نزد شاگردان به کار می برد . در مواردی هم او را ” پدر من و پدر شما می خواند ، ولی هرگز با به کار بردن عبارت ” پدر ما ” خود را با شاگردان در یک سطح قرار نمی دهد . این بسیار پر معنی و روشنگر است . زیرا اگر عیسی اعتقاد داشت خدا به همان اندازه و به همان معنا که پدر اوست ، پدر شاگردان و یا دیگر یهودیان نیز هست ، کاملا طبیعی بود که او را ” پدر ما ” بخواند . به واقع ، بسیار عجیب است که عیسی در سخن گفتن از پدرش با برادران و خواهران خویش ، او را ” پدر من ” می خواند ! عبارت ” پدر من ” نشان می دهد که عیسی مدعی است با خدا رابطه ای منحصر به فرد دارد .

این رابطه منحصر به فرد ، در یکی از گفته های عیسی در اناجیل هم نظر به روشنی نمایان است : « هیچکس پسر را نمی شناسد جز پدر ، و هیچکس پدر را نمی شناسد جز پسر ، و آنان که : پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد ، ( متی ۲۷:۱۱ ؛ لوقا ۲۲:۱۰ ) .

عیسی در اینجا لفظ ” پسر ” را به طور مطلق برای خود به کار می برد و آن را بر مبنای شناخت متقابلی که میان او و پدرش وجود دارد معنا می کند . این شناخت ، شناختی است که در رابطه شخصی متقابل و صمیمانه میان پسر و پدر متبلور می شود . منحصر به فرد بودن این رابطه در این ادعا آشکار است که هیچکس جز ” پسر چنین شناختی از پدر ندارد و تنها ” پسر ” است که می تواند دیگران را در این شناخت ، و در این رابطه ، سهیم سازد .

الوهیت عیسی مسیح

انجیل یوحنا همین رابطه و شناخت متقابل میان پسر و پدر را با بسط و تفصیل بیشتر بیان می کند . عیسی تنها کسی است که می تواند حقیقت  انسان را آشکار کند زیرا تنها اوست که پدر را بدرستی می شناسد .

او که مرا فرستاده ، حق است ؛ و شما او را نمی شناسید . اما من او را می شناسم ، زیرا من از اویم و او مرا فرستاده است » ( ۲۸۰۷-۲۹ ) ، « من رأه و راستی و حیات هستم ؛ هیچکس جز به واسطه من نزد پدر نمی آید( ۶:۱۴ )

من از آنچه در حضور پدر دیده ام سخن می گویم … من آنم که حقیقتی را که از خدا شنیدم به شما باز گفتم » ( ۳۸۸ و ۴۰ ) . « شما را  دوست خود می خوانم ، زیرا هر آنچه از پدر شنیده ام ، شما را از آن آگاه ساخته ام » ( ۱۵:۱۵ ) . « اگر در کلام من بمانید ، براستی شاگرد من خواهید بود و حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد ( ۳۱:۸ و ۳۲ ) .

یوحنا در توصیف این رابطه نزدیک و منحصر به فرد میان عیسی و خدا تا جایی پیش می رود که می گوید : « هیچکس هرگز خدا را ندیده است . آن پسر یگانه که در بر پدر است ، همان او را شناسانید( ۱۸:۱ ) .

خود عیسی در وصف این رابطه باز هم پیش تر رفته ، آن را در قالب سکونت متقابل پسر و پدر در هم بیان می کند : « آیا باور نداری که من در پدرم و پدر در من است ؟ سخنانی که من به شما می گویم از خودم نیست ، بلکه پدری که در من ساکن است ، اوست که کارهای خود را به انجام می رساند . این سخن مرا باور کنید که من در پدرم و پدر در من است » ( ۱۰:۱۴ و ۱۱ ) . رابطه پسر با پدر آنقدر نزدیک است که عیسی می تواند بگوید : « من و پدر یکی هستیم » ( ۳۰:۱۰ ) . جای تردید نیست که در اینجا ما با سرچشمه و خاستگاه اعتقاد به الوهیت عیسی نزد مسیحیان روبه روییم.

آمین ، به شما می گویم

یکی دیگر از شواهد الوهیت مسیح کلام بسیار مقتدر او بود . اقتدار عجیب کلام عیسی توجه شنوندگان او را جلب می کرد و آنها را به تعجب و حیرت وا می داشت ( متی ۲۸:۷ ؛ مرقس ۲۳:۲ ) .

الوهیت عیسی مسیح

این اقتدار عجیب به ویژه در آن دسته از گفته های عیسی مشهود است که او در آنها کلمه ” آمین ” را در آغاز جمله خود به کار می برد . بنا بر اناجیل هم نظر ، عیسی این کلمه را یکبار در آغاز بسیاری از جملات تأکیدی خود به کار می برد آمین ، به شما می گویم ، تا آسمان و زمین از میان نرود ، نقطه یا همزه ای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت » ( متی ۱۸ : ۵ ) ، « آمین ، به شما می گویم که بزرگتر از یحیای تعمید دهنده از مادر زاده نشده است ، اما کوچکترین ر پادشاهی آسمان از او بزرگتر است » ( منی ۱۱:۱۱ ) ، در انجیل یوحنا گفته هایی از عیسی نقل شده که کلمه ” آمین ” دو بار در آغاز آنها به کار رفته است : « آمین ، آمین ، به شما می گویم ، هر که کلام مرا گوش گیرد و به فرستنده من ایمان آورد ، حیات جاویدان دارد و به داوری نمی آید ، بلکه از مرگ به حیات منتقل شده است » ( یوحنا ۲۴ : ۵ ) . « آمین ، آمین ، به شما می گویم ، که تا بدن پسر انسان را نخورید و خون او را ننوشید ، در خود حیات ندارید ( ۵۳:۶ ) .

در عهد عتیق و یهودیت زمان مسیح ، مردم کلمه ” آمین ” را در واکنش به کلامی که می شنیدند ، و به طور خاص در واکنش به قرائت کلام خدا ، بر زبان می آوردند . گفتن ” آمین ” در چنین موقعیتهایی بدین معنا بود که کلام شنیده شده واقعا درست ، معتبر و مطمئن است . بعدها مسیحیان ” آمین ” را پس از شنیدن دعای دیگران و یا حتی در پایان دعای خود به کار می بردند .

الوهیت عیسی مسیح

ولی عیسی بر خلاف رسم معمول ، کلمه ” آمین ” را در آغاز بسیاری از جملات خود به کار می برد ، گاهی یکبار و گاهی حتی دو بار به این نحوه به کار بردن ” آمین ” کاملا منحصر به فرد بود و هست . پژوهشگران یهودیت تا کنون موفق به یافتن هیچ مورد مشابهی نشده اند . هیچ نبی یا رابی یا استاد بزرگ دیگری را در تمام یهودیت نمی توان یافت که این گونه سخن گفته باشد . عیسی با آوردن کلمه ” آمین ” در آغاز گفته های خود ، بر حقیقت و اعتبار کامل آنها تأکید می کرد . به علاوه ، این گونه سخن گفتن حاکی از آن بود که حقیقت و اعتبار سخنان عیسی نه عاریه ای و اخذ شده از مرجعی بالاتر ، بلکه متکی بر اقتدار ذاتی شخص خود اوست .

در تاریخ یهودیت ، کلام انبیا از بالاترین درجه اقتدار برخوردار بود . این اقتدار نبوتی در فرمول « خداوند چنین می گوید » بازتاب می یافت که انبیا آن را در آغاز بسیاری از گفته های خود بر زبان می آوردند . نهایت اقتدار برای یک نبی در این بود که به عنوان سخنگوی خدا و از جانب او سخن بگوید . در مرتبه بعدی ، رابی ها با استادان دین یهود قرار داشتند .. نهایت اقتدار برای یک رابی این بود که در تأیید سخنان خود از تورات و یا از یکی از استادان برجسته گذشته نقل قول کند و مثلا بگوید : « رابی کمالائیل چنین می گوید . » ولی عیسی در نقطه مقابل همه این آموزگاران تاریخ اسرائیل ، به طرزی بسیار تکان دهنده و چشمگیر می گفت : « آمین به شما می گویم ! »

الوهیت عیسی مسیح

علاوه بر گفته هایی که عیسی در آنها کلمه ” آمین ” را در آغاز جمله خود به کار می برد ، گفته هایی دیگر از او وجود دارد که در آنها نیز اقتدار کلام عیسی به طرزی چشمگیر مشهود است . در این دسته از گفته ها عیسی اقتدار خود را در برابر اقتدار آموزگاران گذشته اسرائیل و بالاتر از آنها قرار می دهد .

در انجیل متی باب ۵ ، آیات ۲۱ به بعد ، یک سلسله از گفته های عیسی وجود دارد که با نقل آنچه به پیشینیان گفته شده شروع می شود و سپس با عبارت مقتدرانه « اما من به شما می گویم » ادامه می یابد . برای مثال : « شنیده اید که به پیشینیان گفته شده ، ” قتل مکن ، و هر که قتل کند سزاوار محاکمه خواهد بود . اما من به شما می گویم ، که بر برادر خود خشم گیرد ، سزاوار محاکمه است » ( متی ۲۱ : ۵ و ۲۲ ) . و یا شنیده اید که گفته شده ” زنا مکن . » اما من به شما می گویم هر که با شهوت به زنی بنگرد ، همان دم در دل خود با او زنا کرده است ؟ ( متی ۲۷ : ۵ ) .

در بسیاری از این گفته ها آنچه به پیشینیان گفته شده به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر شریعت موسی مبتنی است . بنابراین ، عیسی پس از نقل آنچه در واقع کلام خدا برای قوم اوست ، عبارت بسیار مقتدرانه اما من به شما می گویم را به کار می برد و در آنچه پس از آن می گوید نه تنها از تفسیر رابی های یهود از شریعت بلکه از خود شریعت نیز فراتر می رود . البته عیسی شریعت موسی را نقض یا نسخ نمی کند ، ولی قطعا از آن فراتر می رود ، و این کار را بر مبنای اقتدار شخصی خود انجام می دهد . . اقتداری که در عبارت تکان دهنده « اما من به شما می گویم ، آشکار است .

این کیست که کلامش از چنان کیفیت و اقتدار بالایی برخوردار است که از هر آنچه یهودیت در گذشته از خدا آموخته ، فراتر می رود . عیسی نا جایی پیش می رود که صفات کلام خدا را برای گفتار خود قائل می شود : آسمان و زمین زائل خواهد شد ، اما سخنان من هرگز زوال نخواهد پذیرفت ( مرقس ۳۱:۱۳ ؛ م . ک . متی ۱۸ : ۵ و اشعیا ۸:۴۰ ) . جای تردید نیست که این اقتدار عجیب و منحصر به فرد عیسی ، چون در کنار دیگر شواهد نگریسته شود ، بر الوهیت او دلالت دارد .

برگرفته از کتاب تثلیث

نویسنده : دکتر مهرداد فاتحی

دانلود کتاب الف

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp