الوهیت و ادعاهای تکان دهنده عیسی

الوهیت و ادعاهای تکان دهنده عیسی

الوهیت و ادعاهای تکان دهنده عیسی

علاوه بر آن گفته های عیسی که غیر مستقیم بر الوهیت او دلالت دارند ، گفته هایی چند از او در اناجیل یافت می شود که در آنها او تا آستانه ادعای صریح الوهیت پیش می رود . در متی ۱ : ۱۲-۸ فریسیان شاگردان عیسی را ملامت می کنند ، چرا که به اعتقاد آنها ایشان دست به عملی زده اند که انجام آن در روز شبات جایز نیست ، عیسی در پاسخ از ایشان می پرسد : « مگر در تورات نخوانده اید که در روزهای شبات ، کاهنان در معبد ، حرمت شبات را نگاه نمی دارند ، و با این همه بی گناهند ؟ »

سپس با این گفته تکان دهنده ادامه می دهد که : « به شما می گویم ، کسی در اینجاست که بزرگتر از معبد است ! » ( آیه ۶ ) . به دیگر سخن ، اگر کاهنان به سبب رابطه خاصشان با معبد و خدمتی که در روز شبات ) در آن انجام میدهند از نگاه داشتن روز شبات معافند ، هیچ عجیب نخواهد بود اگر شاگردان عیسی به سبب رابطه خاصشان با کسی که از معبد بزرگتر است ، از نگاه داشتن شبات معاف باشند .

عیسی در اینجا خود را بزرگتر از معبد اورشلیم می شمارد ! چنین ادعایی قطعا لرزه بر اندام هر یهودی می افکند . ذرهای آگاهی از جایگاه ویژه معبد اورشلیم در دیانت یهود و ارزش والایی که نزد یهودیان داشت برای درک تکان دهنده بودن ادعای عیسی کفایت می کند . در یک عبارت ، معبد خانه خدا بود . معبد محل سکونت و حضور مستقیم خدا در میان قوم بود . معبد جایی بود که آسمان و زمین به هم وصل می شد . معبد محل ملاقات انسان با خدا و تخت سلطنت یهوه بود . با وجود این ، عیسی می گوید بزرگتر از معبد است ! سخن عیسی معنایی جز این نمی تواند داشته باشد که حضور خدا در شخص او قوی تر از معبد است . از این پس ، خانه خدا اوست . اوست محل سکونت و حضور مستقیم خدا در میان قوم . اوست محل اتصال آسمان و زمین ، اوست محل ملاقات انسان با خدا .

الوهیت و ادعاهای تکان دهنده عیسی

در پرتو این سخن تکان دهنده عیسی در اناجیل هم نظر ، آنچه او در انجیل یوحنا به فیلیپس می گوید ، چندان عجیب به نظر نمی رسد . نخست فیلیپس 4 می گوید : « پدر را به ما نشان ده که ما را کافی است . ) عیسی به فیلیپس با این ادعای تکان دهنده پاسخ می دهد که : هر که مرا دید ، پدر را دیده است . این سخن عیسی با گفته او مبنی بر اینکه از معبد بزرگتر است همخوانی و هماهنگی کامل دارد . مقصود عیسی این است که حضور مستقیم خدا در او چنان نیرومند است ، و از همین رو ، کارهای سخنان و صفات خدا چنان در او مشهود است که هر که به دقت و با چشمانی باز و عاری از تعصب به او بنگرد ، خدا را در او می بیند .

کمی جلوتر ، عیسی سخنی دیگر می گوید که به لحاظ دلالت بر الوهیت او ، از گفته پیشین هیچ کم ندارد . او در دفاع از عمل خود و شاگردانش می گوید : « پسر انسان صاحب شبات است ، کلمه یونانی که در اینجا ” صاحب ” ترجمه شده ، همان ” کوریوس ” است . این کلمه در بسیاری جاهای دیگر به ” سرور ” یا ” خداوند ” برگردانیده می شود . همه یهودیان نیک می دانستند تنها کسی که می توان او را صاحب با خداوند شبات خواند ، خود خداست . شبات یا روز هفتم ، روزی بود که خدا از کار آفرینش بیاسود و آن را مقدس خواند و تعیین کرد تا در آن روز قوم او از کارهای خود بیاسایند ، و آن را به عبادت خداوند اختصاص دهند .

بنابراین ، روز شبات به طور خاص روز خداوند بود . در پرتو این اعتقاد یهودیان ، و نیز با توجه به قداست بالایی که قوم برای روز شبات قائل بودند ، سخن عیسی مبنی بر این که او خداوند شبات است ، بسیار تکان دهنده و کفر آمیز می نمود . عیسی با این سخن خود در واقع ادعا می کرد که نه تنها جایگزین مقدس ترین مکان در دیانت یهود شده است بلکه در زندگی و خدمت او ، مقدس ترین زمان یعنی روز موعود خداوند که شبات فقط سایه و نماد آن بود ، آغاز گردیده است .

به دیگر سخن ، او ادعا می کرد که نه تنها از این پس بدن اوست که کانون حضور مستقیم خدا بر روی زمین است ، بلکه در اوست که آسایش واقعی شبات و ارتباط نزدیک با خدا با همه برکاتش برای انسان فراهم می شود . در اون خدای خالق تمامی جهان ، در مکان و زمان بشری و محدود ما حضور به هم رسانیده است ، و تنها در ارتباط با اوست که انسان به این مکان و زمان مقدس راه می یابد .

الوهیت و ادعاهای تکان دهنده عیسی

از کارها و سخنان بیشمار عیسی چنین بر می آید که او بر این اعتقاد بود که خدای مالک آسمان و زمین از طریق او به دیدار قوم خویش آمده است . ما شواهد بالا را با ذکر یک واقعه دیگر که در پرتو بقیه موارد احتمالا نمایانگر همین اعتقاد عیسی است به پایان می بریم . در حالی که عیسی می رود تا برای آخرین بار با اورشلیم دیدار کند ، و در حالی که چشم انداز صلیب کاملا در برابر دیدگان او قرار دارد ، از فراز کوه زیتون بر شهر نظر می افکند و بر آن گریسته می گوید :

کاش که تو ، حتی تو ، در این روز تشخیص می دادی که چه چیز برایت صلح و سلامت به ارمغان می آورد . اما افسوس که از چشمانت پنهان گشته است . زمانی فراخواهد رسید که دشمنانت گرداگرد تو سنگر خواهند ساخت و از هر سو محاصره ات کرده ، عرصه را بر تو تنگ خواهند نمود و تو و فرزندانت را در درونت به خاک و خون خواهند کشید و سنگ بر سنگ بر جا نخواهند گذاشت زیرا از موعد دیدار خداوند با خودت غافل ماندی » ( لوقا ۴۲ : ۱۹-۴۴ ).

اینجا عیسی است که به دیدار اورشلیم می آید ، ولی او از ” موعد دیدار خداوند ” سخن می گوید ! دیدار عیسی ، دیدار خداوند است ، زیرا چنانکه او در یوحنا ۹:۱۴ می گوید : هر که مرا دید ، پدر را دیده است و یا چنانکه در ۳۰:۱۰ می گوید : من و پدر یک هستیم .

برگرفته از کتاب تثلیث

نویسنده : دکتر مهرداد فاتحی

 

مسیح کیست

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp