تسلیم انقلابی ، طبق تعلیم عیسی
بنیادی ترین تعلیم اجتماعی عیسی ، با اندیشه رایج روزگارش در مورد شأن و منزلت ، کاملاً منافات داشت . او می گفت که رهبری ، در خدمت به همگان است ، و قدرت در تسلیم . شاخص ترین نماد این خدمت بنیادین ، صلیب است . « و چون در سیمای بشری یافت شد خود را خوار ساخت و تا به مرگ ، حتی مرگ بر صلیب مطیـع گردید » ( فیلیپیان ۸ : ۲ ) . ولی به این نکته نیز توجه کنید :
مسیح نه تنها بـا صلیب مرد بلکه با صلیب نیز زیست . راه صلیب ، راه خادم رنج کشیده ، جزء اساسی خدمت و مأموریت مسیح بود . عیسی در تسلیم کامل به همگان ، راه صلیب را پیمود . او خادم همگان بود . و با قاطعیـت همه « امتیازات » فرهنگی ، از جمله موقعیت و قدرت را رد کرد ، و گفت : « شــما استاد خوانده مشوید … و معلم خوانده مشـوید » ( متی ۸ : ۲۳-۱۰ ) . عیسی رسـوم روزگار خود را با پیمودن راه صلیب ، زیر و رو کرد ، زیرا زنان را جدی شمرد ، و راغب دیدار کودکان بود . وقتی حوله ای بر کمر بست و پاهای شاگردانش را شست ، مطابق صلیب می زیست ، عیسی ، اگر چه می توانست فوجی از فرشتگان را به یــــاری بطلبد مرگ بر صلیب جلجتا را برگزید . زندگی عیسی مبتنی بر صلیب ، تسلیم و خدمت بود . مرگ او نیز مرگ پیروزمندانه صلیب بود که از طریق رنج حاصل شد .
در مورد خصیصه انقلابی زندگی و تعالیم عیسی هر چه بگوییم کم اسـت . او مقام و منزلت اجتماعی را نادیده گرفت و مردم را به پیروی از نظام رهبری نوینی فراخواند . عیسی با زندگی مبتنی بر صلیب ، بر تمامی نظامهای اجتماعی مبتنی بر قدرت و نفع شخصی ، خط بطلان کشید .
تسلیم انقلابی ، طبق تعلیم عیسی
چنانکه پیشتر خاطرنشان ساختیم ، عیسی پیروانش را به زندگی مبتنی بر صلیب فراخواند . « اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند ، باید خود را انکار کرده ، صلیب خویش برگیرد و از پی من بیاید » ( مرقس ۳۴ : ۸ ) . او قاطعانه به شاگردانش فرمود : « هرکه می خواهد نخستین باشد ، باید آخرین و خادم همه باشـد » ( مرقس ۳۵ : ۹ ) . عیسـی اصل بنیادین زندگی مبتنی بر صلیب را با شستن پاهای شاگردانش جاودانه کرد ، و فرمود : « من با این کار ، سرمشقی به شما دادم تا شما نیز همانگونه رفتار کنید که من با شما کردم » ( یوحنا ۱۵:۱۳ ).
زندگی مبتنی بر صلیب ، یعنی زندگی توأم با تســلیم داوطلبانه ، و زندگی توأم با پذیرش آزادانه خدمت .
تسلیم انقلابی ، طبق تعالیم رسالات
نمونه خود عیسی ، و دعوتش به پیروی از راه صلیب در همه روابط انسانی ، مبنایی شد برای تعالیم رسولان در باب تسلیم . پولس رسول این تکلیف را برای کلیسا الزامی دانست که « دیگران را از خود بهتر بدانند » و این کار را با تسلیم ، و انکار خود که از آموخته اند انجام دهند .او که « خود را خالی کرد و ذات غلام پذیرفته ، به شباهت آدمیان درآمد … » پطرس رسول در بطن دستوراتش در خصوص تسلیم صراحتا نمونه عیسی را دلیل تسلیم شدن می خواند : « چه ، برای همین فراخوانده شده اید ، زیرا مسیح برای شما رنج کشید و سرمشقی گذاشت تا بر آثار قدمهـای وی پا نهید » ( اول پطرس ۲۱ : ۲-۲۳ ) . همچنین در مقدمه رساله به افسسیان می خوانیم : « به حرمت مسیح ، تسلیم یکدیگر باشید… دعوت از مسیحیان برای زیستن مطابق صلیب ریشه در زندگی منطبق با صلیب خود عیسی دارد.
انضباط تسلیم شدیدا مورد سـوء تعبیر قرار گرفته است ، و چون با تنگ نظری بدان نگریسته اند مفهوم ناصحیح از آن استنباط کرده اند . تسلیم ، درون مایه ای اخلاقی است که در سراسر عهد جدید مشهود است .تسلیم شدن ، تکلیفی است برگردن همه مسیحیان : خواه مرد ، خواه زن ، خــواه پدر ، خواه فرزند ، خواه ارباب ، خواه برده . به ما فرمان داده شـده است تسلیم و فرمانبردار باشیم ، چون عیسی تسلیم و فرمانبردار بود ، نه بدین خاطر که در شرایط یا مرحله ای خاص از زندگی قرار داریم . انکار خود ، نگرشـی شایسته برای کسانی است که از خداوند مصلوب پیروی می کنند . در تمام فهرستهای عهد جدید ( Haustafel ) ، یگانه دلیل قاطع برای تسلیم شدن ، تبعیت از نمونه عیسی است .
برگرفته از کتاب انضباط روحانی
اهمیت انضباط مطالعه