دروغگو شمردن خدا!

دروغگو شمردن خدا!

دروغگو شمردن خدا!

حـال با در نظر گرفتن آنچه خدا درباره قلب انسـان فرموده است، می توانیم بفهمیم که آن فریسی چه می کرد.وقتی می گفت: «خدایا تو را شکر می کنم که مثل سایر مردم حریص و ظالم و زناکار نیستم». خود را بی گناه جلوه می داد و فراموش می کرد که خدا در مورد قلب انسان خلاف این را می فرماید. این فریسی در واقع می خواست بگوید: «خداوندا، شاید این فکرها و کارهای زشت در دیگران وجود داشـته باشـد، چنانکه این خراجگیر هم آنها را اقرار می کرد. ولی من از این گناهان بری هستم!» او با این سخنان خود، خدا را دروغگو می شمرد. زیرا «اگر بگوییم گناه نکرده ایم، او را دروغگو جلوه می دهیم و کلام او در ما جایی ندارد». (اول یوحنا ۱۰:۱). یعنـی خـدا می فرماید که ما گناه کرده ایم. با این حال، من اطمینان دارم که این فریسی با صداقت تمام از بی گناهی خود دم می زد. چون واقعاً باور داشـت مرتکب چنین گناهانی نشده است. این معصومیت خیالی اش را هم از خدا می دانست و به همین سبب می گفت: «خدایا تو را شکر می کنم…». او بر ضد کلام خدا سخن می گفت، ولی هنوز این را متوجه نشده بود. از آنجا که حرفش بر ضد کلام خدا بود، طبیعی است که نمی توانست برای او فایده داشته باشد. هر چند آن خراجگیر بر سینه خود می زد و گناهان خود را اقرار می کرد، ولی نباید گفت که گناهانش از آن فریسی بیشتر بود. بلکه به این دلیل این کار را می کرد که فهمیده بود کلام خدا صحیح است و اگر در گناه بماند، عاقبتش وحشتناک خواهـد بـود. ولی فریسی هنوز به این مرحله از حقیقت نرسیده بود. فریسی هنوز هم فکر می کرد تنهـا انتظاری که خدا از ما دارد این است که ظاهراً پرهیز کار باشیم و از بعضی گناهان دوری کنیم. هنوز نفهمیده بود که خدا به ظاهر نگاه نمی کنـد بـلـکـه قـلـب مـا را می بیند. (اول سموئیل ۷:۱۶). کینه ورزی و نفرت را با قتل، و حسادت را با دزدی یک می داند و زورگویی های ما را در خانه با بزرگ ترین تقلبهای ما در داد و ستد مساوی می شمارد.

دروغگو شمردن خدا!

چه بسا هنگامی که خـدا دیگران را به خاطر گناهانشـان ملزم می کرده، و خواسـتـه مـا را نیز ملزم کند، داد بی گناهی سر داده ایم. در واقع با این اعتراض خـود گفته ایم: «ممکن است دیگران چنین و چنان باشند، ولی من نیستم!» شاید هـم واقعاً فکر می کرده ایم بی گناهیم. شاید وقتی دیده ایم که دیگران خود را فروتن ساخته و خطایای خود را اقرار کرده و خواسته اند رابطه خود را با خدا و مردم اصلاح کنند، آنها را به چشـم تحقیر نگاه کرده ایم. برعکس ممکن است از اینکه این کار را کرده و برکت یافته اند، واقعاً خوشحال شده باشیم. نظر ما نسبت به کار دیگران هر چه می خواهد باشد، ولی موضوع مهم این است که ما فکر می کنیم خودمان در هیچ موردی احتیاج به فروتنی و خردشدن نداریم.

دوستان عزیز، اگر فکر می کنید گناهی نکرده ایم و احتیاجی به خردشدن نداریم، این دلیل آن نیست که در ما گناهی وجود ندارد، بلکه حقیقت این است که هنوز گناهان خود را ندیده ایم. در این مورد، از حقیقت دور هستیم و در عالم خیال زندگی می کنیم. هرچه خدا در مورد ما می فرماید صحیح است. خدا می بیند که این گناهان به شیوه های مختلف خود را در مـا نشان می دهند (مگر اینکه آنها را شناخته و اجازه داده باشیم خداوند از ما دورشان کند). خود پسندی ناخودآگاه، تکبر، ستایش افراطی از خود، حسادت، تنفر،بی صبری، بزدلی، ترس و کم رویی، بی صداقتی و فریبکاری، ناپاکی و شهوت، تمامی یا بعضی از این گناهان در ما وجود دارد ولی ما برای دیدن آنها کور هستیم.

دروغگو شمردن خدا!

شاید ما به قدری در فکر اشتباهی هستیم که شخص دیگری نسبت به مـا مرتکب شده و بـه قـدری خـود را به آن مشغول کرده ایم که متوجه نیستیم خودمان نسبت به مسیح گناه می کنیم. چون حاضر نیستیم با تحمل و فروتنی مسیح با خطای طرف روبرو شویم. ما فقط می گوییم که طرف خودخواه است و می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند ولی متوجه نیستیم که خودمان هم مثل او هستیم. فقط می دانیم چیزی در زندگی ما کم است. احساس می کنیم دوستی و مشارکت زنده ای با خدا نداریم، روحاً شاداب و تر و تازه نیستیم و خدمت روحانی ما «پر از نیرو و قوت مافوق طبیعی» نیست. گناهان نادانسته هم در هر حال از نظر خدا گناه بوده و ما را از او جدا می کنند. ممکن است این گناهان بسیار کوچک باشند، ولی اگر از خدا بخواهیم ، حتماً آنها را به ما نشان خواهد داد.

اگر به آنچه خدا درباره قلب بشـر می گوید توجه نکنیم، اشتباه دیگری که به آن گرفتار خواهیم شد این است که نه فقط از بی گناهی خود، بلکه از بی گناهی دوستان و محبوبان خود نیز دفاع خواهیم کرد. ما دوست نداریم که آنها به گناهان خود پی ببرند و خود را فروتن سازند، بلکه فوراً می خواهیم آنها را بی گناه جلوه دهیم. نمی خواهیم آنها به گناهی اعتراف کنند. نه فقط خودمان در یک عالم رؤیایی زندگی می کنیم، بلکه درباره آنها نیز همین فکر را داریم و می ترسیم که آنها از خواب و خیال بیدار شوند. در واقع ما از آنها در مقابل خدا دفاع می کنیم و از طرف آنها خدا را دروغگو می شماریم و نمی گذاریم داخل زندگی پربرکتی شوند. وقتی برای دوستی و مشارکت واقعی با خدا در خود گرسنگی واقعی احساس کردیم، حاضر خواهیم شـد نور الهی را درخواست کنیم تا همه چیز را آشکار کند و فقط در آن موقع است که حاضر خواهیم بود طبق هدایت و راهنمایی این نور، رفتار کنیم.

برگرفته از کتاب راه صلیب

زندگی در نور و زندگی در تاریکی

اینستاگرام وبسایت عیسی مسیح

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp