رهبر پرستش

رهبر پرستش

رهبر پرستش

پرستش اصیل فقط یک رهبر دارد ، یعنی عیسای مسیح . وقتی من از عیسی به عنوان رهبر پرستش سخن می گویم ، منظورم در وهله اول آن است که او زنده ، و در میان قوم خود حاضر است . آواز او را در دل می توان شنید و حضورش را در قلب می توان دریافت . ما او را نه تنها از طریق مطالعه کتاب مقدس ، بلکه از راه مکاشفه می شناسیم . او می خواهد ما را تعلیم دهد ، راهنمایی کند ، توبیخ نماید و تسلی بخشد .

دوم آنکه ، مسیح در تمامی نقشهای خود زنده و حاضر اسـت . ما هنگام پرستش مایلیم مسیح را تنها در منصب کهانتی اش و به عنوان منجی و رهاننـده ببینیم . ولی او در نقش نبی نیز در میان ما حضور دارد . یعنی اینکه او درباره پارسایی به ما تعلیم می دهد ، و قوت عطا می کند تا بتوانیم عمل صحیح را انجام دهیم .جورج فاکس می گوید:« در نام عیسی با یکدیگر ملاقات کنید … او نبی ،شبان ، اسقف و کاهن شماست .او در میان شماست تا در به روی تان بگشاید ،تقدیس تان کند ،و با حیات خوراک تان دهد و احیای تان سازد .

دیگر آنکه ، مسیح با همه قوت خویش زنده و حاضر است . وی نه تنها ما را از پیامدهای گناه ، بلکه از تسلط گناه می رهاند . او قدرت اطاعت از تعالیمش را نیز به ما عطا می فرماید . اگر عیسـی رهبر ما اسـت ، پس باید انتظار وقوع معجزات را در جلسات پرستشی داشته باشیم . وقوع شفاهای درونی و بیرونی ، دیگر نه استثنا بلکه قاعده همیشگی خواهند شــد . دیگر کتاب ” اعمال رسولان ” را صرفاً مطالعه نخواهیم کرد بلکه آن را تجربه خواهیم نمود .

و بلاخره ، مسیح بدین معنا رهبر پرستش اسـت که تنها او تصمیم می گیرد که در صورت لزوم ، کدام عامل بشری را به کار برد . ایمانداران بر حسب فراخوانی مسیح ، موعظه و نبوت می کنند ، سرود می خوانند ، و یا دعا می کنند . بدین ترتیب دیگر جایی برای فخرفروشی و ابراز وجود باقی نمی ماند ، و تنها عیسـى جلال می یابد . وقتی سر زنده کلیسا آنان را پیش می خواند عطایای روح را نیز عطا می کند تا ایشان با آزادی و شادی تمام آن را دریافت کنند و به کار برند . شاید کلام علم عطا شود که به وسیله آن نیات درونی مکشوف می شود ، و ما دریابیم که عیسای پادشاه کنترل امور را در دست دارد . شاید نبوت یا نصیحتی شود که ما را تکان دهد ، زیرا در می یابیم که « قول یهوه » چنین است . موعظه یا تعلیمی ارائه می شود ، زیرا سـر زنده کلیسـا می خواهد از طریق آن ، نفس حیات بخش خود را بر بدن بدمد .موعظه بدون مسح الاهی ،حس پرستش را در رگهای حاضران می خشکاند . وعظ ، اگر از دل برآید ، روح پرستش را شعله ور می سازد ، و اگر از فکر برآید ، اخگرهای سوزان را خاموش می کند. هیچ چیز به اندازه وعظ ملهم از روح القدس حیات بخش نیست ،و هیچ چیز به اندازه وعظ ملهم از فکر بشری ، مهلک نمی باشد .

پس از این بحث مفصل در خصوص رهبری پرستش توسط مسیح ،شــاید چنین نتیجه بگیریم که رهبری انسانی اهمیت چندانی ندارد . ولی به یاد داشته باشیم که چیزی نمی تواند بر حقیقت پیشی بگیرد . اگر خدا رهبرانی برنگزیند که با اقتدار و شفقت ایمانداران را به پرستش در روح رهبری کنند ، کل تجربه پرستش تقریبا غیر ممکن خواهد شد . دلیل عطای رهبری پرستش نیز همین است ( افسسیان ۱۱ : ۴ ) . رهبرانی که خدا آنها را برای هدایت پرستش فراخوانده است ، نباید از انجام این کار دریغ کنند . ایمانداران باید به پرستش هدایت شوند ، از « صحن بیرونی » به « صحن اندرونی » و عاقبت به « قدس الاقداس » . خدا رهبران را مسـح می کند تا ایمانداران را از طریق این روند به پرستش هدایت کنند .

برگرفته از کتاب انضباط روحانی

دانلود کتاب مسیحیت چیست؟

اینستاگرام وبسایت عیسی مسیح

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp