مسیح به عنوان یک سرمشق
نقشه نجات بخش خدا زمانی آشکار شد که مسیح یعنی آدم آخر ظهور کرد. اولین نکته ای که در زندگی مسیح متوجه آن میشویم وابستگی کامل او به خدای پدر بود. او فرمود: «من از خود کاری نمیتوانم کرد (یوحنا ۵: ۳۰)؛ من به پدر زنده هستم» (۵۷۶)؛ «من از جانب خدا آمده ام و اکنون در اینجا هستم من از جانب خود نیامده ام بلکه او مرا فرستاده است (۴۲:۸)؛ « سخنانی که من به شما میگویم از خودم نیست بلکه پدری که در من ساکن است اوست که کارهای خود را به انجام میرساند. (۱۰:۱۴)
آزمایش نهایی پس از چهل روز روزه فرا رسید روح القدس عیسی را به بیابان هدایت کرد. و شیطان او را وسوسه نمود. اگر پسر خدا هستی به این سنگها بگو نان شوند!» (متی ۳:۴). شیطان می خواست عیسی مستقل از خدای پدر و به منظور نجات خود از ویژگیهای الاهی خود استفاده کند عیسی در پاسخ گفت: انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر شود (۴:۴).
عیسی در اواخر خدمت زمینی خود چنین دعا کرد: اکنون دریافته اند که هر آنچه به من بخشیده ای براستی از جانب توست» (یوحنا ۷:۱۷) آنچه که عیسی به عنوان نمونه ارائه کرد ،بیانگر یک زندگی کاملاً وابسته به خدای پدر بود.
عیسی آمد تا به ما حیات بخشد
عیسی همانند آدم اول هم از نظر جسمانی و هم از نظر روحانی زنده متولد شد. این موضوع توسط این حقیقت آشکار میشود که عیسی به واسطه روح القدس و از یک باکره متولد شد. عیسی از هر نظر وسوسه شد ولی بر خلاف آدم اول هرگز گناه نکرد. از آنجا که عیسی هیچ گناهی مرتکب نشد هرگز حیات روحانی خود را از دست نداد. او حیات روحانی خود را تا به صلیب حفظ کرد. او در حالی که بر صلیب گناه جهان را بر خود گرفت جانش را با ریختن خون خود فدا کرد. مادامی که زندگی جسمانی اش رو به اتمام بود، روح خود را به دستان پدر سپرد (ر.ک به لوقا ۴۶:۲۳) آنچه که آدم و حوا پس از سقوط از دست دادند حیات روحانی بود و عیسی آمد تا این حیات را به ما ببخشد. عیسی فرمود: «من آمده ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهره مند شونده (یوحنا ۱۰:۱۰).
مسیح به عنوان یک سرمشق
یوحنا چنین اظهار می دارد : در او حیات بود و حیات نور آدمیان بود .(یوحنا ۴:۱) توجه داشته باشید که نور حیات نمی بخشد. این حیات است که نور می بخشد. عیسی فرمود: «من نان حیات هستم» (۴۸:۶) و «قیامت و حیات منم .آن که به من ایمان آورد، حتی اگر بمیرد باز زنده خواهد شد. (۲۵:۱۱) به عبارت دیگر کسانی که به عیسی ایمان دارند حتی پس از مرگ جسمانی به حیات روحانی خود ادامه خواهند داد. عیسی فرمود من راه و راستی و حیات هستم. (۶:۱۴) غابت ارزش نه به زندگی موقت جسمانی، بنکه به حیات ابدی روحانی ما تعلق دارد.
کل انجیل
بسیاری از مسیحیان در سایه نیمی از انجیل زندگی می کنند آنان شنیده اند که عیسی همان است که آمد تا برای گناهان ایشان بمیرد و اگر دعا کنند تا او را بیابند از مرگ به بهشت خواهند رفت و گناهانشان آمرزیده میشود در این گفته دو نکته اشتباه وجود دارد. اول این گفته تنها بیانگر نیمی از انجیل است اگر با مرده ای مواجه می شدید و قدرت نجات او را نیز می داشتید، چه کاری انجام میدادید؟ آیا به او حیات می بخشیدید؟ اگر این تمام آن کاری است که میتوانستید انجام دهید بدانید که او دوباره میمرد برای نجات شخص مرده مداوا کردن امراضی که باعث مرگ او شده اند فقط قسمتی از کاری است که میتوان انجام داد.
مسیح به عنوان یک سرمشق
کتاب مقدس می فرماید: مزد گناه مرگ است . (رومیان ۲۳:۶) به همین علت، عیسی برای گناهان ما بالای صلیب رفت و جان داد. آیا دوای درمان امراضی که باعث مرگ ما شدند، در برگیرنده کل انجیل است؟ خیر این آیه را تا به آخر بخوانید: اما عطای خدا حیات جاویدان در خداوند ما مسیح عیساست . (۲۳:۶) خدا را به خاطر جمعه الصلیب شکر میکنم ولی آنچه که مسیحیان در هر بهار جشن میگیرند قیام خداوند در یکشنبه عید قیام میباشد. بنا بر دلایلی ناشناخته در ارائه ،انجیل قیام را کنار گذاشته ایم در نتیجه با گناهکارانی بخشوده مواجه میشویم و نه با مقدسینی که رهایی یافته اند .
دومین مشکلی که در رابطه با گفته ارائه شده در خصوص انجیل وجود دارد این است که این گفته به مردم چنین القاء میکند که حیات روحانی چیزی است که پس از مرگ نصیب آنها خواهد شد. این موضوع واقعیت ندارد و آن شهادت این است که خدا به ما حیات جاویدان بخشیده و این حیات در پسر اوست آن که پسر را دارد، حیات دارد و آن که پسر خدا را ندارد از حیات برخوردار نیست .اول یوحنا (۵: ۱۱ و ۱۲). اگر قبل از مرگ جسمانی حیات روحانی ابدی را دریافت نکنیم تنها میتوانیم در انتظار دوزخ باشیم.
وجه تمایز مسیح چه وجه تمایزی در ما ایجاد می کند
برای ما تمایز بین آدم اول و آدم آخر در حکم تمایز بین مرگ و زندگی است. شاید بتوان گفت که این تمایز زندگی بخش به بهترین شکل خود در اول قرنتیان ۲۲:۱۵ ارائه شده است: زیرا همان گونه که در آدم همه میمیرند در مسیح نیز همه زنده خواهند شد. در عهد جدید، زنده بودن از لحاظ روحانی با اصطلاحاتی چون در مسیح و در او به تصویر کشیده شده است.
مسیح به عنوان یک سرمشق
تمامی مباحثی که داریم در فصلهای آتی درباره آنها صحبت کنیم بر روی این حقیقت بنا شده اند که ایمانداران در مسیح زنده هستند زنده بودن در مسیح از لحاظ روحانی موضوع غالب در عهد جدید است به عنوان مثال تنها در شش باب رساله به افسسیان چهل بار به بودن شما در مسیح و بودن مسیح در شما اشاره شده است. به ازای هر متن کتاب مقدسی که در آن از آموزه بودن مسیح در شما استفاده شده، ده بار از آموزه بودن شما در مسیح استفاده شده است. این آموزه در عین حال اساس اولیه الاهیات پولس را تشکیل می دهد. از همین رو تیموتانوس را نزدتان میفرستم او که فرزند محبوب من است و امین در خداوند او شیوه زندگی مرا در مسیح عیسی به شما یادآور خواهد شد، چنانکه آن را در همه کلیساها در هر جا تعلیم میدهم اول قرنتیان (۱۷:۴).
پیروزی بر تاریکی
