خدمت در کوچه و بازار
خدمت فهرسـت وظایف لازم الاجرا نیست ، اگر چه در آن وظایفی می یابیم که باید انجام دهیم . همچنین فهرستی از قوانین اخلاقی نیست ، بلکه روش زندگی است . انجام دادن خدمات خاص ، به مثابه زیستن مطابق انضباط خدمت نیست . همانطور که بازی بستکبال فقط به قواعد مندرج در کتاب راهنما خلاصه نمی شود ، خدمت نیز بسیار فراتر از انجام خدمات خاص است . شبیه خادم عمل کردن یک چیز است و خادم بودن چیز دیگر . در خدمت نیز مانند دیگر انضباط ها ، می توان بدون انضباط یافتن ، در کار خدمت مهارت یافت .
با این همه ، تأکید صرف بر ماهیت درونی خدمت کافی نیست . خدمت اصیل باید در دنیایی که در آن زندگی می کنیم تحقق یابد . بنابراین ، باید در کوچه و بازار بگردیم ، و ببینیم در زندگی روزمره ، خدمت چگونه است . خدمت نهانی ، سرآغاز کار است . حتی مدیران اجتماعی نیز می توانند خدماتی ارائه کنند که به کلی از نظر دیگران مخفی بماند . اگر تمام خدمات ما پیش چشــم دیگران انجام گیرد ، واقعاً آدمهای سطحی و بی مایه ای خواهیم شـد . به رهنمود روحانی جرمی تیلور گوش کنید : « در پس پرده خدمت کردن ، و کمتر مورد تمجید قرار گرفتن را دوست بدارید . از تحسین نشدن راضی باشید ، و از نادیده گرفته شدن یا عدم برخورداری از احترامی که استحقاقش را دارید ، ناراحت نشوید . » پنهان کاری ، دهن کجی ،به جسم است و ضربه ای مهلک بر تکبر .
در نگاه اول چنین به نظر می رسد که خدمت پنهـان تنها به خاطر فردی است که مورد خدمت واقع می شود . ولی چنین نیست ، خدمات نهانی و ناشناس حتی بر کسانی که از آن ناآگاهند ، تأثیر می گذارد . حس محبت و شفقت عمیق تری در دلشان ایجاد می کند ، هر چند خودشان نیز نمی توانند توضیحی برای این حس بیابند . اگر به نیابت از آنان خدمت مخفیانه ای انجام گیرد ، خـود را عمیق تر وقف می کنند ، زیرا می دانند که منشاء خدمت بســـیــار ژرفتر از آن است که بتوان تصور کرد . این خدمتی است که همه مردم می توانند مدام در آن شرکت کنند . چنین خدمتی موجی از شادی و تجلیل در میان جماعت می پراکند .
خدمت در کوچه و بازار
سپس نوبت به خدمات کوچک می رسـد . ما نیز مثـل دورکاس ( طابیتا ) می توانیــم راه هایی برای خدمت به دیگران بیابیم « … جامه هایی را که دورکاس در زمان حیاتــــش دوخته بود ، به وی نشـان می دادند » ( اعمال ۳۹ : ۹ ) . حال ، آنچه در پیش می آید داستانی واقعی است . زمانی که برای نوشتن پایان نامه دکترای خود به شدت مشغول مطالعه بودم ، یکی از دوستانم به من زنگ زد . همسرش اتومبیل شان را نیاز داشت ، و دوستم از من خواست اگر ممکن است او را برای انجام چند کار مختلف بیرون ببرم . من چون در تله افتاده بـودم قبول کردم ، در حالی که در دل ، بر بخت بدم لعنت می فرستادم . وقتی از در بیرون می رفتم ، کتاب ” مشارکت مسیحی ” اثر بونهوفر را برداشتم و با خودم فکر کردم که شاید فرصت خواندنش پیش بیاید . وقتی دوستم برای انجام کاری می رفت من با بی قراری به ساعتم نگاه می کردم و از هدر رفتن وقتی چنین گرانبها غصه می خوردم .بالاخره وقتی نوبت آخرین کار ، یعنی خـوردم خرید از سوپر مارکت رسید ، به دوستم اشاره کردم که من در اتومبیل منتظر می مانم ، کتابم را برداشتم و از همانجایی که علامت گذاشته بودم شروع به خواندن کردم :
خدمت در کوچه و بازار
دومین خدمتی که یک فرد در جامعه مسیحی می تواند برای دیگری انجام دهد ، خدمت مساعدت فعال است . در وهله اول این خدمت یعنی یاری رساندن در امور پیش پا افتاده و بیرونی . هر جا گروهی از انسانها کنار هم زندگی کنند بسیاری از ایـن خدمات را می تـوان یافت . حتی انجام پیش پا افتاده ترین خدمت ، مایه کسر شأن هیچ کس نیست .کسی که نگران از دست دادن وقت است ، و فکر کند انجام کارهای کوچک و جزیی مستلزم چنین است، معمولاً اهمیت کار خود را بیش از اندازه جدی می گیرد .
فرانسیس دو سالز می گوید که فضایل بزرگ و تعهدات کوچک به شکر و نمک می مانند . شکر شـاید طعم دلپذیری داشته باشد ، ولی کاربردش محدود است . نمک را همه جا می توان استفاده کرد . فضایل بزرگ را به ندرت به کار می بریم ، ولی خدمت در امور کوچک ، روزمره است . انجام تکالیف بزرگ مستلزم فداکاری زیاد ، ولی لحظه ای است ، اما انجام امور کوچک مستلزم فداکاری پیوسته است . « فرصتهای کوچک هر لحظه فرا می رسند … اگر بخواهیم نسبت به این امور جزیی وفادار بمانیم ، دیگر مجالی برای نفس کشیدن نخواهیم داشت ، و باید تمام تمایلات خود را انکار کنیــم . لیکن باید صدها بار برای خدا قربانی های بزرگ ، و هرچند دردناک ، بگذرانیم ، تا رهایی یابیم سلایق و عادات خود را در تک تک جزئیات دنبال کنیم . »
خدمت در کوچه و بازار
در قلمرو روح به زودی در می یابیم که مسائل واقعی را می توان در زوایای کوچک و کم اهمیت زندگی یافت . شیفتگی برای انجام ” کارهای فوق العاده ” چشمانمان را بر این واقعیت بسته است . انجام خدمات کوچک ما را بـه مخالفت با تنبلی و بطالت بر می انگیزد . کم کم مسـائل کوچک را موضوعاتی محوری خواهیم شمرد . فنلون می گوید : « خوار شمردن کارهای کوچک ثمره تعالی روح نیست . بلکه برعکس ، ثمره کوته بینی ماست ، زیرا اموری با چنین اثرات بزرگی را پیش پا افتاده شمرده ایم . »
خدمت دیگر ، حفظ آبروی دیگران است . یا چنانکه برنارد کلروویی عنوان کرده ، خدمت « محبت » اسـت . اگر می خواهیم از شـر غیبت و بدگویی در امان بمانیم ، این خدمت بسیار ضرورت می یابد . پولس رسول به ما آموخته که « کسی را ناسزا نگوییم » ( تیطس ۲ : ۳ ) . اگر چه غیبت را در لفافه توجیهات مذهبی نیز بپوشانیم ، همچنان زهری مهلک است . مهار کردن زبان انضباطی می طلبد که در وجود ما شگفتی می آفریند .
همچنین ، نباید در زمره بدگویان و افترازنندگان قرار بگیریم . ما در هیئت شبانی کلیسای مان قانونی داریم که از طرف اعضای کلیسا نیز با استقبال روبه رو شده است . ما به هیچ یک از اعضا اجازه نمی دهیم نزد شبانی در مورد شبان دیگر با لحن تحقیر آمیز صحبت کند . با ملایمت ، ولی قطعاً از آنها می خواهیم مستقیماً نزد خود شبان بروند . مردم کم کم دریافته اند که ما اصلاً اجازه نمی دهیم نزد ما پشـت سـر شبانان حرف و حدیثی مطرح کنند . همه اعضای هیئت رهبری این قانون را رعایت می کنند و از رعایتش نتایج سودمندی به دست آورده ایم .
برگرفته از کتاب انضباط روحانی
دانلود کتاب الف