روز پنطیکاست مبارک

روز پنطیکاست مبارک

روز پنطیکاست مبارک

هنگامی که عیسی مسیح را بر صلیب کشتند ، رسولان او از ترس جانشان خود را به پناهگاهی رساندند و درها را محکم پشت سر خود بستند . ولی هنوز سه روز از مرگ پیشوایشان نگذشته بود که او را زنده در میان خود دیدند . آری ، عیسی مسیح زنده شده بود ! و اینک در این بخش می خوانید که این رسولان که شاهدان عینی این واقعه تاریخی بودند ، چطور با جرأتی که روح خدا در آنان بوجود آورده بود ، همه جا رفتند و به همه مژده دادند ، که عیسی زنده است و در پی بشر گمشده می باشد تا او را از بند گناه آزاد سازد .

دوست عزیزم تئوفیلوس : در کتاب نخست ، به شرح کامل زندگی و تعالیم عیسی پرداختم و نوشتم که او چگونه ، پس از آنکه احکام خود را توسط روح القدس به رسولان برگزیده خود داد ، به آسمان بالا رفت . ” او در مدت چهل روز پس از مرگ خود ، بارها خود را زنده به رسولان ظاهر ساخت و به طرق گوناگون به ایشان ثابت کرد که واقعاً زنده شده است . در این فرصتها ، او درباره ملکوت خدا با ایشان سخن می گفت .

سخنان آخر عیسی قبل از صعود به آسمان

در یکی از این دیدارها بود که عیسی به ایشان گفت : « از شهر اورشلیم بیرون نروید بلکه منتظر روح القدس باشید زیرا او هـمـان هـدیه ای است که پدرم وعده اش را داده و من نیز در باره اش بـا شـما سخن گفتم .

« یحیی شما را با آب تعمید داد ولی تا چند روز دیگر شما با روح القدس تعمید خواهید یافت . »

روز پنطیکاست مبارک

هنگامی که عیسی با شاگردان بود آنان از او پرسیدند : « خداوندا ، آیا در همین زمان است که حکومت از دست رفته اسرائیل را باز برقرار خواهی کرد ؟ »

جواب داد : « این زمانها را پدرم خـدا تـعیین می کند و دانستن آنها کار شما نیست . ولی آنچه لازم است بدانید این است که وقتی روح القدس بر شما نازل شود ، قدرت خواهید یافت تا در « اورشلیم » ، در سراسر « یهودیه » ، « سامره » ، و تا دورترین نقطه دنیا درباره من شهادت دهید . »

پس از آنکه عیسی این سخنان را به پایان رساند ، در مقابل چشمان ایشان ، بسوی آسمان بالا رفت و در ابری ناپدید گشت .

ایشان هنوز به آسمان خیره بودند که ناگهان متوجه شدند دو مرد سفید پوش در میانشان ایستاده اند . ایشان گفتند : « ای مردان جلیلی ، چرا اینجا ایستاده اید و به آسمان خیره شده اید ؟ عیسی به آسمان رفت و همانگونه که رفت ، یک روز نیز باز خواهد گشت . »

روز پنطیکاست مبارک

این رویداد تاریخی بر روی کوه زیتون واقع شد که با اورشلیم یک کیلومتر فاصله داشت . پس ، از آنجا به شهر بازگشتند . آنان پیوسته در بالاخانه ای با هم جمع می شدند و به دعا و نیایش می پرداختند . کسانی که در این دعا شرکت داشتند ، عبارت بودند از : پطرس ، یوحنا ، یعقوب ، اندریاس ، فیلیپ ، توما ، برتولما ، متی ، یعقوب ( پسر حلفی ) ، شمعون ( که به او غیور می گفتند ) ، یهودا ( پسر یعقوب ) ، و برادران عیسی .چند زن از جمله مادر عیسی نیز در آنجا حضور داشتند .

نزول روح القدس

هفت هفته پس از مرگ و زنده شدن مسیح ، روز « پنطیکاست » فرا رسید . به این روز ، « عید پنجاهم » می گفتند ، یعنی پنجاه روز بعد از عید پسح . در این روز یهودیان نوبر غله خود را به خانه خـدا می آوردند . آن روز ، وقتی ایمانداران دور هم جمع شده بودند ، ناگهان صدایی شبیه صدای وزش باد از آسمان آمد و خانه ای را که در آن جمع بودند ، پر کرد . سپس چیزی شبیه زبانه های آتش ظاهر شده ، پخش شد و بر سر همه قرار گرفت . آنگاه همه از روح القدس پر شدند و برای اولین بار شروع به سخن گفتن به زبانهایی کردند که با آنها آشنایی نداشتند زیرا روح خدا این قدرت را به ایشان داد .

آن روزها ، یهودیان دیندار برای مراسم عید از تمام سرزمینها به اورشلیم آمده بودند . پس وقتی صدا از آن خانه به گوش رسید ، گروهی با سرعت آمدند تا ببینند چه شده است . وقتی شنیدند شاگردان عیسی به زبان ایشان سخن می گویند ، مات و مبهوت ماندند !

آنان با تعجب به یکدیگر می گفتند : « این چگونه ممکن است ؟ با اینکه این اشخاص از اهالی جلیل هستند ، ولی به زبانهای محلی ما تکلم می کنند به زبان همان سرزمینهایی که ما در آنجا بدنیا آمده ایم ! ما که از پارت ها ، مادها ، ایلامیها ، اهالی بین النهرین ، یهودیه ، کپدوکیه ، پونتوس ، آسیا ، فریجیه و پمفلیه ، مصر ، قسمت قیروانی زبان لیبی ، کریت ، عربستان هستیم و حتی کسانی که از روم آمده اند هم یهودی و هم آنانی که یهودی شده اند همه ما می شنویم که این اشخاص به زبان خود ما از اعمال عجیب خدا سخن میگویند ! »

روز پنطیکاست مبارک

همه در حالی که مبهوت بودند ، از یکدیگر می پرسیدند : « این چه واقعه ای است ؟ »

بعضی نیز مسخره کرده ، می گفتند : « اینها مست هستند ! »

موعظه پطرس رسول

آنگاه پطرس با یازده رسول دیگر از جا برخاست و با صدای بلند به ایشان گفت : « ای اهالی اورشلیم ، ای زائرینی که در این شهر بسر می برید ، گوش کنید ! بعضی از شما می گویید که ما مست هستیم ! این حقیقت ندارد ! چون اکنون ساعت نه صبح است و هنگام شرابخواری و مستی نیست !  آنچه امروز صبح شاهد آن هستید ، یوئیل نبی قرنها قبل پیشگویی کرده بود . خـدا از زبان او فرمود : « در روزهای آخر ، تمام مردم را از روح خود پر خواهم ساخت تا پسران و دختران شما نبوت کنند و جوانان شما رؤیاها و پیران شما خوابها ببینند . بله ، تمام خدمتگزارانم را ، چه مرد و چه زن ، از روح خود پر خواهم کرد ، و ایشان نبوت نموده ، از جانب من سخن خواهند گفت . در آسمان و زمین علامات عجیب ظاهر خواهم نمود ؛ بر زمین خون جاری خواهد شد ، از هوا آتش خواهد بارید و دود غلیظ بـرخـواهـد خاست . پیش از آن روز بزرگ و پرشکوه خداوند ، خورشید تاریک شده ، ماه به رنگ خون در خواهد آمد . اما هر که خداوند را به کمک بطلبد ، خداوند او را نجات خواهد داد .

روز پنطیکاست مبارک

« حال ، ای مردان اسرائیلی به من گوش دهید ! همانطور که خود نیز می دانید ، خـدا بـوسیله عیسای ناصری معجزات عجیب ظاهر کرد تا به همه ثابت کند که عیسی از جانب او آمده است . از سوی دیگر ، خدا مطابق اراده و نقشه ای که از پیش تعیین فرموده بود ، به شما اجازه داد تا بدست اجنبی های بی دین ، عیسی را بر صلیب کشیده ، بکشید . ولی خدا او را دوباره زنده ساخت و از قدرت مرگ رهانید ، زیرا مرگ نمی توانست چنین کسی را در چنگ خود اسیر نگه دارد .

« زیرا داود نبی می فرماید : می دانم که خداوند همیشه با من است . خدا مرا کمک می کند . قدرت پرتوان خدا پشتیبان من است .

از این جهت دلم از خوشی لبریز است و زبانم دائماً او را سپاس می گوید. زیرا آسوده خاطر هستم که در مرگ نیز در امان خدا می باشم .

تو نمی گذاری جانم در عالم مردگان بماند و اجازه نخواهی داد بدن فرزند مقدس تو فاسد گردد .

تو به من عمر دوباره عطا خواهی کرد و در حضورت مرا از خوشی لبریز خواهی نمود .

 

اعمال رسولان 1 و 2

 

دانلود کتاب مقدس

اینستاگرام وبسایت عیسی مسیح

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp