راستگو دانستن خدا

راستگو دانستن خدا

راستگو دانستن خدا

حقایق فوق نظر ما را به اعتراف خراجگیر جلب می کند. با در نظر داشتن آنچه خداوند در مورد قلب انسان فرموده، متوجه می شویم که اقرار و اعتراف خراجگیر به منزله این است که خداوند را راستگو می شمارد و کلام خدا را درباره خود صحیح می داند. شاید او نیز مانند فریسـى قبـلاً باور نداشـت کـه آنچـه کلام خدا در مورد قلب انسان می گوید، درباره او نیز صادق است. ولی روح القدس به او از زندگی خودش چیزهایی نشان داد که ثابت کرد کلام خدا راست است و در نتیجه خرد و فروتن شد. او نه فقط سخن خدا را تصدیق کرد، بلکه قبول کرد که تنبیه خدا نیز عادلانه است. شاید او هم مثل نحمیای نبی دعا می کرد: «تو در تمامی این چیزهایی که برما وارد شده است، عادل هستی زیرا که تو به راستی عمل نموده ای اما ما شـرارت ورزیده ایم» (نحمیا ۳۳:۹). همیشه توبه واقعی چنین است. یعنی خردشدن واقعی است. توبه یعنی اقرار به اینکه گناهان من فقط اشتباه و سهو و چیزی بیگانه با سرشت واقعی من نیست .(گاهی می گوئیم «واقعاً این کار از من خیلی بعید بود».) گناهان من «من» واقعی ام را آشکار می سازند و نشان می دهند که من همان موجود متکبر و فاسد و ناپاکی هستم که خدا می گوید. بنابراین، نه تنها سرزدن چنین گناهانی از من بعید نیست، بلکه اتفاقاً از کوزه همان تراویده که در اوست!

راستگو دانستن خدا

داوود با چنین تلقی ای از گناهش به آن اعتراف کرد و گفت: «به تو، آری تنها به تو، گناه ورزیده ام، و آنچه در نظرت بد است مرتکب شده ام. از این رو چون سخن گویی، بر حقی، و چون داوری کنی، بی عیبی!» (مزمور ۴:۵۱). پس بیائیـد هـرگاه خدا ما را به گناهی ملزم کرد، ما نیز به همین ترتیب اعتراف کنیم و از این بیم نداشته باشیم که اعتراف ما «دل عیسی را می شکند.» برعکس، اعتراف ما باعث جلال خدا می شود، زیرا با این کار اعلام می کنیم او بر حق است. ایـن کـار مـا را بـه سـوی پیروزی جدیدی در مسیح رهبری می کند، زیرا به این ترتیب دوباره اعلام می داریم «می دانم که در من، یعنی در نفس من، هیچ چیز نیکویی ساکن نیست» (رومیان ۱۸:۷). و به جایی می رسیم که دیگر نمی خواهیم با کوشش خودمان نفس اصلاح ناپذیر خود را پاک و مقدس سازیم، بلکه عیسی را قدوسیت خود می دانیم و از حیات و زندگی او ما نیز حیات می یابیم.

آرامش و پاکی

خراجگیر علاوه بر راستگو شمردن خدا کار دیگری هم کرد. او به سوی قربانی که بر مذبح گذاشته شده بود، اشاره کرد و با این کار خود، با خدا آشتی کرد و گناهانش پاک شد. این نکته را از گفته خود او می فهمیم: “خدایا، بر من گناهکار رحم کن معنی این جمله در زبان یونانی چنین است: «خدایا به واسطه قربانی تقدیم شـده، غضب خود را از مـن برگردان». یک یهودی تنها آنگاه می توانست مطمئن باشد خدا او را بخشیده که گناه خود را بوسیله قربانی، کفاره می کرد. احتمال دارد در همان لحظه ای که آن خراجگیر دعا می کرد، بره قربانی سوختنی در معبـد به حضور خدا تقدیم می شد.

ما هم همین طور هستیم. انسان خودبه خود به این مرحله از فروتنی و خردشدن نمی رسد، ولی خدا بره خود را بر صلیب جلجتا به او نشان می دهد که گناه او را با ریختن خون خود دور می سازد. خدایی که قبلاً وضعیت ما را نشان داده، برای بخشیدن گناهانمان راهی فراهم کرده است. عیسی از پیش از آفرینش عالم و آدم، بره ذبح شده خدا برای گناهان ما بوده. او با فروتنی گناهان ما را بر خود حمل کرد و آمرزش گناهان در نظـر خـدا انجام یافت و حال اگر من با فروتنی و خردشدن واقعی، به گناهان خود اعتراف کنم و به خون عیسی ایمان داشته باشم، گناهان مـن پـاک و از من دور می شود. بدین گونه آرامش الهی قلبم را پر می سازد، دوستی با خدا فوراً برقرار می شود و با او در پاکی قدم می زنم.

راستگو دانستن خدا

وقتی خدا را راستگو بشماریم و متوجه باشیم که خون مسیح قدرت دارد ما را پاک سازد، آنگاه به طور بی سابقه ای خواهیم توانست با عیسی راه برویم و پیوسته با او در قدوسیت و پاکی الهی زیست کنیم. هرگاه با او در نور قدم زنیم، به محض اینکه چیز ناصوابی بخواهد در ما ریشه بگیرد، او ما را متوجـه آن خواهد ساخت .چون اگر ریشه گرفت قلب او را خواهد شکست و مانع از جریان یافتن حیات او در ما خواهد شد. این چیزها، همان تجلیات نفس کهنه و متکبر ما هستند که نتیجه ای جز محکومیت در حضور خدا ندارند. هرگاه خدا اشکالی در ما نشان داد، به هیچ عنوان نباید از معصومیت خود دفاع کنیم. همیشه باید حاضر باشیم که او را برحـق بدانیم و بگوییم: «خداوندا حق با توست. مـن همان هستم که تو می گویی.» آنگاه باید گناه خود را به او بسپاریم تـا مـا را از آن پاک کند. اگر این طور رفتار کنیم، متوجه خواهیم شد که خون گرانبهای عیسی ما را پیوسته از گناه پاک می کند، به طوری که «گناه در نطفه خفه می شـود»، و عیسـى مـدام مـا را با روح خود پر می سازد. این مستلزم آن است که «فروتن و افتاده دل» باشیم، یعنی اشخاصی که حاضرنـد خـود را از کوچک ترین گناه پاک کنند. خدا درباره چنین کسانی است که می گوید: «من در مکانی عالی و مقدس ساکنم و نیز با کسی که روح افسرده و متواضع دارد» (اشعیا ۱۵:۵۷) .چنین انـد اشخاصی که همیشه در بیداری روحانی زندگی می کنند.

بنابراین انتخاب با خودمان است؛ یا از بی گناهی خود دفاع می کنیم و بدون آنکه پاک شویم، با روح خشک و خالی و بی آنکه برکتی از خدا یافته باشیم، به خانه برمی گردیم و یا اینکه خدا را راستگو می شماریم و بوسیله خون عیسای مسیح، به آرامش و دوستی با خدا و پیروزی دست می یابیم.

برگرفته از کتاب راه صلیب

اسارتی در کار نیست!

اینستاگرام وبسایت عیسی مسیح

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp