الوهیت پدر ، پسر و روح

الوهیت پدر، پسر و روح

الوهیت پدر ، پسر و روح

در بقیه این فصل رکن دوم آموزه تثلیث یعنی الوهیت سه شخص تثلیث را یکی پس از دیگری بررسی می کنیم و بحث درباره تمایز این سه شخص از یکدیگر را به فصل بعد وا می گذاریم . در بحث الوهیت سه شخص تثلیث ، بیشتر به الوهیت پسر خواهیم پرداخت که بحث انگیزتر از الوهیت دو شخص دیگر است .

پدر خداست

بحث درباره خدا بودن پدر ، در عمل به بحث درباره پدر بودن خدا بدل می شود . درباره این موضوع تا اندازه ای در فصل نخست سخن گفتیم . مفهوم پدری خدا در عهد عتیق نیز وجود دارد . اولا رابطه خدا با قوم اسرائیل به رابطه پدری با فرزندش تشبیه شده است .

در ماجرای رهانیدن اسرائیل از اسارت مصر ، خدا به موسی می گوید : به فرعون بگو خداوند چنین می گوید : اسرائیل پسر من و نخستزاده من است ، و به تو می گویم پسرم را رها کن تا مرا عبادت نماید » ( خروج ۲۲ : ۰۴-۲۳ ).

در تثنیه میخوانیم که خدا اسرائیل را همچون پسر کوچک خود حمل می کند : « در بیابان نیز دیدید که چگونه بهوه خدای تو مثل کسی که پسر خود را می برد ، تو را در تمامی راه که می رفتید حمل می کرد تا به اینجا رسیدید » ( تثنیه ۳۱ : ۱ ) . یکی از زیباترین قسمتها هوشع ۱ : ۱۱-۱۱ است که در آن محبت خدا به قوم اسرائیل ، به محبت یک پدر تشبیه شده و با زیبایی و لطافت تمام توصیف گردیده است . در این قسمت می بینیم که خدا با محبتی پدرانه از قوم خود مراقبت و نگهداری می کند

الوهیت پدر ، پسر و روح

هنگامی که اسرائیل طفل بود او را دوست داشتم و پسر خود را از مصر خواندم … من راه رفتن را به افرایم تعلیم دادم و او را به بازوها برداشتم ، اما ایشان ندانستند که من ایشان را شفا داده ام … ایشان را به بندهای محبت جذب کردم و به جهت ایشان مثل کسانی بودم که یوغ را از گردن ایشان بر می دارند و خوراک پیش روی ایشان نهاد م … ای افرایم چگونه تو را ترک کنم و ای اسرائیل چگونه تو را تسلیم نمایم ؟ … دل من در اندرونم منقلب شده و رقت های من با هم مشتعل شده است .

دوم ، در برخی موارد نیز کلمه ” پدر ” نه به صورت نام بلکه به عنوان تشبیه و استعاره برای خدا به کار رفته است . برای مثال ، در امثال ۱۲۰۳ می خوانیم : ازیرا خداوند آنان را که دوست می دارد ، تأدیب می کند چنانکه پدری ، فرزند خویش را که مایه خشنودی اوست ، سوم ، در مواردی معدود نیز کلمه ” پدر ” به عنوان نام و لقب برای خدا به کار رفته است .برای مثال ، در تثنیه ۶:۳۲ می خوانیم : « آیا خداوند را چنین سزا می دهید ، ای قوم احمق و نادان ؟ آیا او پدر و مالک تو نیست ؟ او تو را آفرید و استوار نمود .

پدر بودن خدا در عهد عتیق معمولا به یکی از معانی زیر است:

۱ ) خالق بودن ، مخصوصا به وجود آوردن قوم خاص خودش یعنی اسرائیل ( تثنیه ۶:۳۲ ؛ ملاکی ۱۰ : ۲ ) . ۲ ) رابطه خاص با پادشاه اسرائیل به عنوان پسر خوانده خدا ( مزمور ۲ ؛ دوم سموئیل ۱۴۰۷ ؛ مزمور ۲۶۰۸۹ – ۲۸ ) . ۳ ) خدا برای فرزندانش تدارک می بیند و از آنها محافظت می کند هوشع ۱ : ۱۱-۱۱ ) ۴ ) خدا به عنوان پدر سزاوار اطاعت است . ۵ ) تا حدی بیانگر شفقت و محبت خداست ، ولی نه به طور عمده ( هوشع ۱ : ۱۱-4۹ مزمور ۱۳ : ۱۰۳ ) .

الوهیت پدر ، پسر و روح

با وجود اینکه مفهوم پدری خدا در عهد عتیق وجود دارد و خدا حثی ” پدر ” نامیده شده است ، ولی در هیچ جای عهد عتیق ” پدر ” خطاب نشده است . نزدیک ترین قسمت به چنین کاربردی اشعیا ۷۶۴-۸ است که در آن خدا در دعا ” پدر ” نامیده شده است :

« اما الآن ای خداوند ، نو پدر ما هستی . ما گل هستیم و تو صانع ما هستی و جمیع ما مصنوع دستهای تو می باشیم . اما حتی در این آیه نیز خدا نه ” پدر ” بلکه ” خداوند ” خطاب شده است .

به دیگر سخن ، در تمام عهد عتیق موردی وجود ندارد که در آن قوم با فردی از افراد قوم در دعا به خدا بگوید :

« ای پدر ، از برخی بتوانند او را پدر خطاب کنند و با او رابطه ای شایسته به عنوان فرزندان داشته باشند ، ولی آنها هنوز آمادگی چنین رابطه نزدیکی را نداشتند آیات چنین استنباط می شود که خواست خدا این بوده است که فوم او ارمیا ۱۹۰۳ ؛ ۹۰۳۱ ؛ ملاکی ۶۰۱ ) .

در عهد جدید جهشی بزرگ در به کار بردن نام پدر برای خدا و مخصوص استفاده از عنوان پدر در خطاب به خدا می بینیم که نتیجه تأثیر و نفوذ عیسی بود .

عیسای مسیح به طرزی بی سابقه رابطه با خدا به عنوان پدر را به یکی از مهمترین ارکان زندگی ، خدمت و تعالیم خود تبدیل کرد . او نه تنها خودش خدا را ” بابا ” خطاب می کرد بلکه او را به عنوان پدر آسمانی به شاگردان معرفی کرده ، آنان را بر می انگیخت که خدا را در دعا پدر بخوانند و به او به عنوان پدر مهربان اعتماد کنند .

پدر بودن خدا در زندگی و تعالیم مسیح به طور خلاصه دربردارنده این خصوصیات بود : صمیمیت و نزدیکی خدا در دعا ، شفقت و رحمت خدا در آمرزش گناه ، جلال و علم و قدرت نامحدود خدا بر جهان ، استجاب دعا و اعطای هدایای نیکو به مؤمنان ، اراده استوار خدا در بخشیدن پادشاهی به فرزندان ، و حفاظت فرزندان از خطر و رسیدگی به احتیاجات آنان .

در نوشته های شاگردان و رسولان مسیح نیز حقیقت پدر بودن خدا و در نتیجه ، خدا بودن پدر ، نه تنها تماما مفروض گرفته شده ، بلکه بارها نیز به صراحت بیان گردیده است ( برای مثال ، افسسیان ۲۰ : ۱ ، ۳ ، ۱۷ ؛ ۱۸ : ۲ ؛ ۱۴۰۳ ) .

بنابر این ، در تمام مکاشفه خدا در طول تاریخ که در کتاب مقدس در اختیار ما قرار گرفته ، هم در عهد عتیق و هم در عهد جدید ، خدا به عنوان ” پدر ” معرفی شده است ، این مکاشفه درباره خدا به عنوان پدر ، بویژه در رابطه خدا با عیسی به عنوان پسر خدا ، از قدرت و وضوحی بی سابقه برخوردار شد . این موضوع ما را به بحث الوهیت مسیح راهبر می شود .

برگرفته از کتاب تثلیث

نویسنده : دکتر مهرداد فاتحی

قسمت هجدهم – نهایت محبت

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp