انضباط خدمت

انضباط خدمت

انضباط خدمت

این درس را بیاموز که اگر قرار است به عنوان نبی خدمت کنـی ، آنچه نیاز داری کج بیل اسـت ، نه عصای شاهی . برنارد کلروویی .

همان طور که صلیب نشانه تسلیم است ، حوله بر کمر نیز نشانه خدمت است . وقتی سی شاگردانش را برای شام آخر دور هم جمع کرد ، آنها درگیر این مسئله ، بودند که کدام یک از دیگران برتر است . برای آنها این مسئله تازه نبود . « در میان ایشان این بحث در گرفت که کدام یک از همه بزرگتر است » ( لوقا ۴۶ : ۹ ) . هرگاه سؤال پیش می آید که « چه کسی بزرگتر از بقیه است ؟ » ، ناگزیر این سؤال نیز مطرح می شود که « چه کسی از بقیه کوچکتر اسـت ؟ » برای ما نیز معما است ، این طور نیست ؟ اکثر ما می دانیم که هیچ وقت بزرگتر از همه نخواهیم شد ، همچنین نمی خواهیم کوچک ترین باشیم !

شاگردان ، که برای عید فصح گرد هم آمده بودند ، به خوبی می دانستند که لازم اسـت یک نفر پاهای دیگران را بشوید . مشکل این بود که فقط کسانی پاهای دیگران را می شستند که از همه حقیرتر بودند . از این رو همگی با پاهای چرک و کثیف ، کنار هم نشسته بودند ، و این موضوع چنان حساس بود که هیچکس حتی نمی خواست درباره آن صحبت کند . هیچکس حاضر نبود کوچکترین شمرده شود .آنگاه عیسی حوله ای بر کمر بست و مفهوم ” بزرگی ” را از نو تعریف کرد .

او که میان شـان همچون خادمی زیسته بود ، حال آنان را به طریق خدمت فرامی خواند : پس اگر من که سرور و استاد شمایم پاهای شما را شستم ، شما نیز پاهای یکدیگر را بشوئید . من با این کار سرمشقی به شــما دادم تا شــــما نیز همانگونه رفتار کنید که من با شما کردم ( یوحنـا ۱۴ : ۱۳ و ۱۵ ) . ما بعضاً ترجیح می دهیم دعوت عیسی مبنی بر ترک خانه و خانواده و وطن ( به خاطر انجیل ) را لبیک گوییم ، ولی حاضر نیستیم فرمان او مبنی بر شــســتن پاهای دیگران را بشنویم . انکار خود به شکل بنیادین ، به انسـان حس ماجراجویی می بخشد . و اگر ما « خود » را کاملاً انکار کنیم ، حتی ممکن است حاضر شویم به فیض شهادت نیز نایل آییم . ولی در خدمت باید مرگهای کوچک بسیاری را تجربه کنیم که ما را ورای خودمان می برند . خدمت ، ما را به عرصه امور این جهانی ، عادی و جزئی در می آورد .

انضباط خدمت

در انضباط خدمت ، آزادی عظیمی نهفته است . خدمت ، به ما قدرت می دهـد تا به بازیهای دنیوی ترفیع درجـه ، و اقتدار طلبی « نه » بگوییم . خدمت ، نیاز ( و اشتیاق ) ما به ” سلسله مراتب ” را از بین می برد . این عبارت بسیار گویا و آشکار کننده است . ما چقدر شبیه مرغان هستیم ! در مرغدانی ، مادامی که معلوم نشــود چه کسی از همه بزرگتر است و چه کسی از همه کوچکتر ، آرامش برقرار نمی شود ؛ و البته مابقی مرغان نیز بین این دو ، برای خود می پلکند . گروه انسانی نیز بدون ” سلسله مراتب ” نمی تواند زیاد دوام بیاورد و خیلی سریع از هم می پاشد . سلسله مراتب را می توان به وضوح در نحوه نشستن و برخاستن افراد ، عبورشان از کنار هم ، و اینکه کدام یک همیشه به دیگری راه می دهد ، و یا اینکه کدام یک هنگام صحبت کردن به نفع بزرگتر ساکت می ماند ، و خلاصه در کل روابط شان با یکدیگر ، دید . همچنین در وقت انجام کار ، می بینیم کدام یک پا پس می کشند و کدام یک . پا پیش می گذارند ( بسته به اینکه انجام آن کار ، نشانه ای از سروری است یا خدمت ) . اینها نشانه های بارز جامعه بشری است .

نکته اینجا است که ما قصد نداریم مفهوم رهبری یا اقتدار را به کل نادیده بگیریم . هر جامعه شناسی می تواند ثابت کند که چنین کاری محال است . حتی در میان عیسی و شاگردانش نیز می توان به سهولت رهبری و اقتدار را مشاهده کرد . مسئله این است که عیسی رهبری را از نو تعریف کرد و خطوط اقتدار را دوباره ترسیم نمود .

انضباط خدمت

عیسی هیچ وقت تعلیم نداد کــه همه از اقتدار برابــر برخوردارند . در واقع او پیرامون اقتـدار اصیل روحانی نکات بسیاری بیان کرد ، و تصریح نمود که بسیاری از انسانها فاقد اقتدار روحانی اند . ولی اقتداری که عیسی از آن سخن می گفت ، مبتنی بر سلسله مراتب نیست . ما باید ماهیت بنیادین تعلیم مسیح را در این باره به روشنی دریابیم . بر خلاف آنچه بسیاری می پندارند ، عیسی نظام ” سلسله مراتب ” را معکوس نکرد ، بلکه آن را به کل باطل ساخت . اقتداری که او از آن سخن می گفت ، مبتنی بر اعمال نفوذ بر دیگران نبود . اقتدار بر عملکرد بود ، نه بر وضعیت .

عیسی اظهار داشت : « شما می دانید که حاکمان دیگر قومها بر ایشان سروری می کنند و بزرگانشان بر ایشان فرمان می رانند . اما در میان شما چنین نباشـد . » او نظامهای سلسله مراتبی روزگار خویش را به طور کامل رد کرد . پس چه نظامی باید میان ما حاکم باشـد ؟ « هر که می خواهد در میان شما بزرگ باشد ، باید خادم شما شود … چنانکه پسر انسان نیز نیامد تا خدمتش کنند ، بلکه آمد تا خدمت کند » ( متـی ۲۵ : ۲۰-۲۸ ) . بنابراین اقتدار روحانی مد نظر عیسی ، نه در مقام و منصـب و عنوان ، بلکه در حوله ای یافت می شود که برای خدمت بر کمر می بندیم .

برگرفته از کتاب انضباط روحانی

انضباط ساده زیستن در مسیحیت

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp