تثلیث و کلیسا

تثلیث و کلیسا

تثلیث و کلیسا

مقدمه اعتقاد به تثلیث چه تأثیری بر نگرش مسیحیان به کلیسا دارد ؟ این موضوع در سالهای اخیر توجه شماری از الاهید انان را به خود جلب کرده است .

اندیشمندان طراز اول از فرقه های عمده مسیحی اعم از کاتولیک ، ارتدوکس و پروتستان به پژوهشهای با ارزشی در این زمینه دست زده اند که انتشار آثار مهمی را نیز در پی داشته است ،هرچند این پژوهشها هنوز تا باروری نهایی راهی دراز در پیش دارند در همین مراحل آغازین نیز به خوبی نشان می دهند که میزان شناخت و چگونگی درک ما از تثلیث تا چه حد بر شیوه نگرش ما به کلیسا اثر می گذارد .

هدف ما در این فصل ، دست زدن به بحثی مفصل یا ارائه پاسخ نهایی نیست ، بلکه قصد ما صرفا نشان دادن اهمیت عملی اعتقاد به تثلیث و نتایج مهمی است که برای زندگی جمعی مسیحیان و حیات و نظام کلیسا در پی دارد .

بنیان شباهت کلیسا به تثلیث

مفهوم کلیسا در بعد اجتماعی صورت خدا در انسان ریشه دارد . از آنجا که خدا تثلیث است و انسان به صورت خدا آفریده شده است ، انسان نیز مانند خدا ماهیت اجتماعی دارد . مبنای این اعتقاد ، بویژه ارتباط آن با پیدایش ۲۶ : ۱-۲۷ و ۱۸ : ۲-۲۵ ، در فصل نهم بررسی شد . دیدیم که صورت خدا بودن انسان بدین معناست که انسان نیز مانند خدا شخص است و شخصیت او تنها در ارتباط شخصی با خدا ، با دیگر انسانها ، و با طبیعت واقعیت پیدا می کند . همچنین دیدیم که این صورت خدا در انسان نه یک واقعیت تام و تمام ، بلکه قابلیت و دعوتی است که باید تحقق یابد . سقوط انسان در گناه سبب شد که او از این دعوت به دور افتد و صورت خدا در او تیره و تار شود . در نتیجه این سقوط ، انسان در عرصه همه روابطش دچار بیگانگی شد . گناه به معنایی بنیادین ، همان قطع رابطه و مخدوش شدن شباهت انسان به تثلیث است .

خدا در مسیح این وضع را دگرگون کرد و انسان را به مسیر نخستین بازگردانید . در مسیح ، رابطه انسان با خدا ، با انسانهای دیگر و با محیط زیست احباء می شود . بنابراین ، نجات انسان و خلقت تازه او از بعد بسیار مهم اجتماعی برخوردار است .

نجات در مشارکت و رفاقت مؤمنان با خدا و نیز با یکدیگر به ظهور می رسد و نشو و نما می یابد و این رفاقت چیزی جز کلیسا نیست نه تنها منطق آفرینش و نجات فی نفسه دربردارنده ضرورت وجود کلیسا و شباهت آن به تثلیث است بلکه این بعد اجتماعی ایمان مسیحی و مطابقت و مشابهت آن با تثلیث بر اساس قسمتهایی از کتاب مقدس نیز به طور خاص تأیید و تبیین می شود.

از دوران پدران کلیسا ، متی ۲۰:۱۸ به عنوان یکی از آیات کلیدی برای تعریف ماهیت کلیسا مورد توجه قرار گرفته است : جایی که دو یا سه نفر به نام من جمع شوند ، من آنجا در میان ایشان حاضرم . هر جا دو یا سه تن به نام مسیح گرد هم آیند ، حضور خاص مسیح در آنجاست و در نتیجه کلیسا به معنایی بنیادین در آنجا تشکیل شده است . این آیه اولا بیانگر اهمیت اساسی حیات جمعی مؤمنان است که حضور مسیح را به طور خاص با خود دارد . به علاوه ، ترتولیان از قرنها پیش در عبارت ” دو یا سه نفر ” شباهتی به تثلیث دید . جایی که رابطه وجود دارد ، صورت و شباهت تثلیث را می توان دید .

شباهت کلیسا به تثلیث  نتیجه خلقت تازه ای است که با تعمید به نام پدر ، پسر و روح تحقق می یابد ( متی ۱۹:۲۸ ) .

تعمید به نام سه شخص تثلیث حتی اگر بدان صرفا به عنوان سمبول واقعیتی روحانی نگریسته شود ، کماکان بیانگر این حقیقت است که فرد ایماندار در معرض عمل سه شخص تثلیث قرار می گیرد او با دخول به تجربه رفاقت با پدر و پسر از طریق روح است که خلقتی تازه و بخشی از خانواده الاهی میشود . چنانکه یوحنا می گوید :

ما آنچه را دیده و شنیده ایم به شما نیز اعلام می کنیم تا شما نیز با ما رفاقت داشته باشید ؛ رفاقت ما با پدر و با پسرش عیسای مسیح است ،رفاقتی که ایمانداران در کلیسا با هم دارند نتیجه رفاقت آنها با پدر و با پسر از طریق روح القدس است . کلیسا شبیه تثلیث است زیرا تثلیث ، واقعیت الاهی تعیین کننده ، شکل دهنده و هویت بخش به کلیسا است .

ماهیت تثلیثی کلیسا در آیات دیگری از عهد جدید نیز که به وحدت و کثرت کلیسا اشاره دارند ، منعکس است . پولس در بحث مفصل و بسیار مهم خود درباره حیات و فعالیت کلیسا می گوید :

عطایا گوناگونند ، اما روح همان است ؛ خدمتها گوناگونند ، اما خداوند همان است ؛ عملها گوناگونند اما همان خداست که همه را در همه به عمل می آورد( اول قرنتیان ۳:۱۲ ) .

در اینجا پولس نه سه دسته مختلف از فعالیتها را در نظر ندارد بلکه به همان کارکردهای واحد از سه چشم انداز مختلف می نگرد و آنها را ” عطایا ” ، ” خدمتها ” و ” عملها ” نامیده به ترتیب به ” روح ” به ” خداوند که همان پسر باشد و به ” خدا ” ( یعنی پدر ) نسبت می دهد ،بنابراین حیات و فعالیت کلیسا در آن واحد تحت تأثیر هدایت و حاکمیت هر سه شخص تثلیث قرار دارد، همین موضوع در دعای برکت پولس برای کلیسا مشهود است : « فیض خداوند عیسای مسیح ، محبت خدا و رفاقت روح القدس با همه شما باد » ( دوم قرنتیان ۱۱۴ : ۱۳ نیز م . ک . افسسیان ۴۰۴-۶ ) .

بنابراین شباهت روابط کلیسایی با روابط تثلیثی صرفا شباهتی مصوری و ظاهری نیست بلکه ریشه در نحوه به وجود آمدن کلیسا دارد و در اصطلاح فلسفی از بعد وجودشناختی بر خوردار است، این موضوع به روشن ترین شکل در دعای مسیح برای کلیسا آشکار می شود .

ای پدر قدوس آنان را به قدرت نام خود که به من بخشیده ای حفظ کن تا یک باشند چنانچه ما هستیم تا همه یک باشند همان گونه که تو ای پدر در من هستی و من در تو چنان کن که آنها نیز در ما باشند من جلالی را که به من بخشیدی بدیشان بخشیدم تا یک گردند چنانکه ما یک هستیم من در آنان و تو در من چنان کن که آنان نیز کاملا یک گردند.

( یوحنا ۱۱:۱۷ ، ۲۱-۲۳ ) .

در این آیات می بینیم که رابطه و اتحاد مؤمنان با یکدیگر هم شبیه تثلیث است هم نشأت گرفته از آن .

عیسی دعا کرد که پیروان او یک باشند چنانکه ما یک هستیم .

یگانگی مؤمنان با هم از همان نوع یگانگی پسر با پدر و شبیه آن است ،به علاوه یگانگی کلیسا نشأت گرفته از ارتباط و پیوند با خود تثلیث است : چنان کن که آنها نیز در ما باشند ،من در آنان و تو در من .

برگرفته از کتاب تثلیث

نویسنده : دکتر مهرداد فاتحی

 

دانلود کتاب الف

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp