تمایز روح از پدر و پسر
تمایز روح از پسر :
بیش از همه در گفته های مسیح درباره روح القدس در انجیل یوحنا آشکار است . برای مثال ، او در یوحنا ۱۶:۱۴ می گوید : « من از پدر خواهم خواست و او مدافعی دیگر به شما خواهد داد که همیشه با شما باشد ، یعنی روح راستی که جهان نمی تواند او را بپذیرد زیرا نه او را می بیند و نه می شناسد . » ( همینطور ۲۵:۱۴ – ۲۶ ؛ ۱۳۶ : ۱۵ ۷:۱۶ ) .عیسی در اینجا روح را ” مدافعی دیگر ” می خواند . عیسی تا زمانی که روی زمین بود ، مدافع شاگردان و حقیقت انجیل بود ، ولی وقتی شاگردان را ترک می گوید ، و عده می دهد که خدا ” مدافعی دیگر به آنها خواهد بخشید ، یعنی مدافعی غیر از خودش ، به علاوه ، می گوید روح را نزد شاگردان می فرستد و روح درباره او شهادت خواهد داد . اینها همه نشاندهنده تمایز روح از اوست .
در همین آیات ، تمایز روح از پدر نیز آشکار است ، زیرا بارها گفته شده است که پدر روح را می فرستد ، و این نشاندهنده تمایز آنها است . از طرف دیگر ، تمایز پسر از پدر نیز آشکار است ، زیرا مسیح می گوید چون به آسمان برود از پدر خواهد خواست و او روح را بر شاگردان خواهد فرستاد . این نشان می دهد که مسیح حتی پس از بازگشت به آسمان نیز شخصی متمایز از پدر است . بنابراین ، تثلیث را به خوبی می توان در این آیات دید .
تمایز روح از پدر
علاوه بر آیات بالا که گویای این تمایزند ، می توان به رومیان ۲۶۰۸ ۲۷ نیز اشاره کرد که در آن از شفاعت روح برای ما سخن می رود : « روح نیز در ضعف ما به یاریمان می آید ، زیرا نمیدانیم چگونه باید دعا کنیم . اما روح با ناله هایی بیان ناشدنی برای ما شفاعت می کند . و او که کاوشگر دلهاست فکر روح را می داند ، زیرا روح مطابق با اراده خدا برای مقدسان شفاعت می کند . » شفاعت روح ، بر تمایز میان شفاعت کننده ، یعنی روح ، و خدا که نزد او شفاعت می شود ، دلالت دارد . به علاوه ، این جمله که خدا فکر روح را می داند یا اینکه روح مطابق با اراده خدا شفاعت می کند ، نیز حاکی از آن است که روح شخصی متمایز از خدای پدر است .
شواهد دیگر
در خصوص تمایز سه شخص تثلیث ، علاوه بر آیات بالا ، باید به تفاوت در عملکرد آنها ، تفاوت در زبان به کار برده شده برای توصیف آنها ، و نیز تفاوت در نوع رابطه آنها با یکدیگر توجه کرد . برای مثال ، هرگز سخن از انسان شدن پدر یا روح ، و با رنج کشیدن آنها بر صلیب و امثال آن در میان نیست . هرگز روح در رابطه با پدر در مقام و رابطه فرزندی توصیف نشده است . با چنانکه خواهیم دید ، دعا و پرستش معمولا در روح و به نام مسیح تقدیم پدر می شود . این تفاوتها ، همه حاکی از تمایز شخصی میان سه شخص تثلیث و تفاوت در نوع رابطه آنها با هم ، و با جهان مخلوق ، است .
تمایز روح از پدر و پسر
اینجا باید به مواردی چند نیز که سه نام پدر، پسر و روح در کنار هم آمده است اشاره کنیم . عیسای قیام کرده در منی ۱۹۰۲۸ می گوید پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر ، پسر و روح القدس تعمید دهید ، پولس در دعای معروف خود دور دوم قرنتیان ۱۴:۱۳ می گوید : « فیض خداوند عیسای مسیح ، محبت خدا و رفاقت روح القدس با همه شما باد . » نیز در اول قرنتیان ۴:۱۲ می خوانیم : عطایا گوناگونند اما روح همان است ؛ خدمتها گوناگونند اما خداوند همان است ؛ عملها گوناگونند اما همان خداست که همه را در همه به عمل می آورد . » آیاتی از این قبیل ، هم شاهدی است محکم بر الوهیت سه شخص تثلیث ، و هم گواهی روشن بر تمایزشان .
موارد خلاف
خاتمه لازم است به مواردی چند اشاره کنیم که ممکن است به ظاهر حاکی از آن باشند که پدر و پسر شخص واحدند . یکی از این موارد یوحنا ۳۰:۱۰ است . در این قسمت عیسی نخست می گوید که او به گوسفندان خود حیات جاویدان خواهد بخشید و کسی آنها را از دست او نخواهد ربود ، سپس در دفاع از گفته خود به قدرت پدر اشاره کرده می گوید : « پدر من که آنها را به من بخشیده از همه بزرگتر است ، و هیچکس نمی تواند آنها را از دست پدر من برباید .. و سرانجام گفته خود را با این جمله تکان دهنده به پایان می برد که : « من و پدر یکی هستیم .
آیا مقصود عیسی این است که او و پدر شخص واحدند ، و به عبارت دیگر ، او همان پدر است ؟ پاسخ این پرسش به دلایلی چند منفی است أولا ، یکی از مهمترین اصول تفسیر کتاب مقدس این است که باید برای تفسیر درست آیات به شهادت تمام کتاب مقدس توجه کنیم ، به عبارت دیگر ، کتاب مقدس خودش خودش را تفسیر می کند .
اگر تمام کتاب مقدس یک صدا حقیقتی را بیان می کند و ما به آیه ای بر می خوریم که به ظاهر بر خلاف آن حقیقت است ، روش درست این است که آن ایه را در پرتو بقیه قسمتها تفسیر کنیم و نه برعکس ، در خصوص آیه مورد نظر ما ، دیدیم که بیشتر قسمتهای کلام خدا بر وجود تمایز شخصی میان پدر و پسر شهادت میدهند .ما اجازه نداریم بر اساس یک یا دو آیه دهها ایه دیگر را نادیده بگیریم یا آنها را به گونه ای تفسیر کنیم که معنی ساده و طبیعی خود را از دست بدهند .
دوما ، وقتی به دیگر گفته های عیسی درباره یگانگی او با پدر رجوع می کنیم در می یابیم که مقصود عیسی این نیست که او همان پدر است بلکه او از اتحاد کامل خود با پدر سخ می گوید . برای مثال ، در انجیل یوحنا ، مسیح نزد پدر برای اتحاد شاگردان دعا کرده می گوید : ای پدر قدوس ، آنان را به قدرت نام خود که به من بخشیده ای حفظ کن ، تا یک باشند چنانکه ما هستیم … من جلالی را که به من بخشیدی بدیشان بخشیدم تا یک گردند چنانکه ما یک هستیم » ( یوحنا ۱۱:۱۷ و ۲۲ ) ، اینجا عیسی دعا می کند که شاگردان همان گونه یک باشند که او و پدر یک هستند . کاملا روشن است که مقصود او اتحاد است نه یگانگی شخصی ، زیرا شاگردان بی شک اشخاصی متمایز بودند و عیسی همان یگانگی را برای آنها می طلبد .
سوما، متن یونانی یوحنا ۳۰:۱۰ شکی باقی نمی گذارد که مقصود عیسی نه یگانگی در شخص ، بلکه اتحاد کامل او با پدر است . واژه یونانی که در این آیه برای کلمه ” یک ” به کار رفته hen است . این کلمه به لحاظ گرامر زبان یونانی خنثی است ، حال آنکه اگر مقصود عیسی این بود که او همان شخص پدر است باید شکل مذکر آن یعنی heis را به کار می برد . از همین رو همه مفسرین اتفاق نظر دارند که مقصود عیسی در اینجا نه یگانگی شخصی بلکه اتحاد کامل در عمل است .
و بالاخره باید گفت که این تفسیر از گفته مسیح با زمینه آیه نیز تناسب کامل دارد . از آیات ۲۸ و ۲۹ آشکار است که موضوع ، حفاظت مؤمنان و امنیت آنها در دستان عیسی و پدر است . عیسی نخست می گوید که کسی نمی تواند گوسفندان او را از دست او برباید . سپس این سخن خود را بر این اساس استوار می کند که پدر او از همه بزرگتر است و بنابراین کسی نمی تواند گوسفندان را از دست پدر او برباید ، و آیه ۳۰ در واقع بیانگر ارتباط منطقی این دو گفته است . کسی نمی تواند گوسفندان عیسی را از دست او برباید زیرا پدر او که این گوسفندان را به او بخشیده از همه بزرگتر است ، و او و پدر در اتحاد کامل با هم عمل می کنند .
تمایز روح از پدر و پسر
آیه دیگری که ممکن است به اشتباه به معنای یگانگی شخصی میان پسر و پدر تعبیر شود ، یوحنا ۹:۱۴ است . فیلیپس به عیسی می گوید پدر را به ما بنما که همین ما را کافی است . عیسی در پاسخ می گوید : فیلیپس ، دیری است که با شما هستم و هنوز مرا نشناخته ای ؟ کسی که مرا دید ، پدر را دیده است . آیا مقصود عیسی این است که او و پدر شخص واحدند و او همان پدر است ؟ اگر آیات زیاد دیگری که خلاف این را نشان می دهند نبود ، امکان چنین تفسیری وجود داشت .
ولی با توجه به دهها آیه که در این فصل به تفصیل بررسی شد ، باید گفت که مقصود مسیح قطعا این نیست . بلکه سخن مسیح را باید به این معنا گرفت که او مکاشفه کامل پدر ، و فروغ جلال اوست . آن که به شخصیت پسر و تعالیم و زندگی او نگاه کند ، پدر را به کامل ترین شکل می شناسد … به دیگر سخن ، پسر کو ندارد نشان از پدر ، تو بیگانه خوانش مخوانش پسر ، پسر به عنوان تصویر و صورت خدا ، عالی ترین مکاشفه پدر است . در او خدای نادیدنی دیدنی شده است . اگر با او روبه رو شویم ، پدر را نیز در او می بینیم . این نه به معنای یگانگی شخصی بلکه یگانگی در ذات است که در فصول بعد به آن خواهیم پرداخت .
در آخر لازم است اشاره ای به اشعیا ۶ : ۹ بکنیم که در آن یکی از اسامی مسیحای موعود ” پدر سرمدی ” است . با توجه به اینکه در عهد عتیق تثلیث هنوز کاملا مکشوف نشده است ، عنوان ” پدر سرمدی ” به خدا به معنای کلی اشاره دارد و نه به شخص اول تثلیث اقدس . بنابراین نمی توان و نباید از این آیه نتیجه گرفت که در مسیح ، پدر انسان شد و به این جهان آمد . بلکه این آیه در نهایت به انسان شدن خدا در مسیحای موعود به طور کلی اشاره دارد .
خلاصه و نتیجه گیری
در این فصل ، رکن سوم تثلیث به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت . دیدیم که پدر ، پسر و روح القدس نه شخص واحد ، بلکه سه شخص متمایزند . تا اینجا معلوم شد که هر سه رکن تثلیث از مبانی کتاب مقدسی بسیار استوار برخوردار است . هر چند کلمه تثلیث یا تعریف رسمی آن در کتاب مقدس نیامده است ، ولی همه اجزاء و عناصر اصلی تشکیل دهنده آموزه تثلیث در آن یافت می شود .
حال که مبانی کتاب مقدسی آموزه تثلیث بررسی شد ، گام بعدی ارائه تاریخچه مختصر شکل گیری آموزه تثلیث خصوصا در پنج قرن نخست است ( فصل ۶ ) . پس از بررسی این تاریخچه ، به تحلیل آموزه تثلیث خواهیم پرداخت ( فصل 7 ) . آن دسته از خوانندگان که به جزئیات تاریخی شکل گیری آموزه تثلیث چندان علاقمند نیستند ، می توانند مستقیم به مطالعه فصل ۷ بپردازند .
برگرفته از کتاب تثلیث
نویسنده : دکتر مهرداد فاتحی