محبت به همسایه در آیینه کتاب مقدس – قسمت چهارم

نهایت محبت

محبت در آیینه کتاب مقدس محبت به همسایه

در وهله نخست شاید بشود گفت این سخن که «به همسایه خویش محبت نماییم» اگرچه اجرای آن در زندگی های ما گاه سخت بنظر میرسد، اما لااقل درک اینکه چه کسی همسایه ما میباشد کاری ساده است.

منظورم این است که مثلاً اگر همسایه دیوار به دیوار ما نسبت به ما با دشمنی رفتار کند، پاسخ همراه با محبت به دشمنی او  کاری ساده به‌ نظر نمیآید اما اینکه من تشخیص بدهم چه کسی حکم همسایه مرا دارد و چه کسی ندارد کاری ساده است.

در خصوص محبت کردن به همسایه در کتاب لاویان ۱۹: ۱۸ میخوانیم که:

«….همسایه خویش را همچون خویشتن محبت کن».

اما حقیقتاً چه کسی همسایه ما می‌باشد؟ اما بیایید ببینیم چگونه عیسی در انجیل، درک ما را از مفهوم رایج همسایگی دگرگون میکند.

در انجیل لوقا فصل ۱۰ آیات ۲۵ تا ۳۷، عیسی حکایتی را تعریف می‌کند که تصورات رایج ما را از همسایه بودن به چالش میکشد و ما را از آن درک ساده از همسایگی دور می‌کند.

در این حکایت مردی در بین راه مورد حمله راهزنان قرار میگیرد، دو نفر از قوم او به وی میرسند و گر چه که حال نزار او را میبینند اما وی را رها کرده از کنارش میگذرند.

در نهایت شخصی که از قوم دیگری بوده، و آن مرد مجروح، آن قوم را دوست نمی‌داشته است، به بالای سر آن مجروح می‌رسد؛ این شخص، آن مجروح را برداشته، به یک مسافرخانه برده و در آنجا از وی با هزینۀ شخصی خود مراقبت می‌کند.

همچنین هنگام ترک مسافرخانه هزینه مراقبت بیشتر از او را به صاحب مسافرخانه‌ میپردازد.

در آخر حکایت، عیسی پرسشی چالش برانگیز را مطرح میکند؛ اینکه همسایه آن مجروح چه کسی بوده است؟ آیا آن دو نفر که اگر چه از قوم وی بودند اما او را رها کردند؟ یا آن شخصی که اگر چه توسط آن مجروح و قومش طرد شده بود و او را دوست نداشتند اما با محبت وی را درمان کرد؟

عیسی در این حکایت معنای تازه‌ای از همسایه بودن را برای ما مطرح می‌کند.

در این معنای تازه به فرض اگر من با وسیله نقلیه ای مثل اتوبوس به سفری بروم، آن شخصی که او را نمیشناسیم اما در صندلی کناری من نشسته است، میتواند حکم همسایه مرا داشته باشد که لازم است بدو محبت کنم.

از این دریچه، محبت به همسایه در مفهوم کتاب مقدس، مفهومی خشک نیست که در چهارچوب روابطی غیر قابل تغییر و انعطاف معنا شود، بلکه مفهومی است که با شرایط متفاوت میتواند خودش را سازگار نماید.

مفهوم محبت کردن به همسایه ما را تشویق می‌کند که همیشه و همه جا مراقب اطراف خویش باشیم.

این توجه و مراقبت به این معناست که پیرامون خویش را با نگاهی محبت‌آمیز تماشا کنیم. هر کجا که میخواهد باشد، چه در تاکسی و چه در صف باجه بانک همسایه من باید مورد محبتم قرار گیرد.

شاید بشود فهرستی از کسانی که میتوانند با این برداشت نوین از همسایه بودن، در لیست همسایگان ما باشند تهیه کرد.

در این فهرست غیر از کسانی مثل همسفران ما در یک مسیر یا کسانی که در باجه بانک در کنار ما قرار میگیرند؛ چه کسانی دیگری را میتوانیم نام ببریم که حکم همسایه ما را دارند؟

به نظر شما این مفهوم گسترده از همسایگی، چقدر میتواند در بهبود روابط ما با دیگران مؤثر باشد؟ همچنین در ساختن جهانی بهتر برای زیستن چقدر تأثیرگذار خواهد بود؟

در قسمت بعدی از این نوشتار و سفری که در متن مقدس همراه هستیم، به این موضوع از دریچه «محبت به دشمنان» نگاه خواهیم کرد.

پس با ما بمانید .

مدت کوتاهی است که به مسیح ایمان آورده ام… حالا چه باید بکنم؟

به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
Telegram
Email
WhatsApp